لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2 3 >

90/2/19
10:55 ع

 

"صراط" - پایگاه اینترنتی میدل ایست انلاین نوشت: بسیاری از ایرانیان عادی و تحلیلگران، مشایی را مسبب وضعیت بغرنج پیش آمده برای احمدی نژاد می دانند.
به گزارش صراط نیوز،میدل ایست آنلاین با اشاره به این موضوع افزود: همین نکته سبب شکل گیری این اجماع شده است که مشایی اصلی ترین مشکل ساز برای دولت احمدی نژاد است که یا باید برود یا اینکه کل کشتی سوار بر آن را با خود غرق خواهد کرد.
بنابراین گزارش، این مقاله می افزاید:هرچه زمان بیشتری مشایی در جایگاه فعلی ، به حضور خود ادامه دهد، سبب افزایش تنش سیاسی خواهد شد که در جریانات اخیر دامنه آن به حدی رسید که سبب شد انتقادات بیشماری از سوی خطبا و سیاسیون متوجه رییس جمهور شود که چرا اجازه داده است فردی مخالف رهبری که اشاره به مشایی است، بر وی موثر واقع گردد.
میدل ایست انلاین در ادامه ارتباط بسیار نزدیک رییس جمهور و مشایی را یادآور شده و خاطر نشان کرد :هیچ مسئول سیاسی نباید تا این حد به کسی وابستگی داشته باشد، زیرا این وابستگی سبب خسارت جبران ناپذیری به پرستیژ و چهره رییس جمهور شده و موجب زیر سوال رفتن توانایی های شخصی او به عنوان رییس جمهور اسلامی ایران خواهد گردید.
این مقاله با اشاره به کمبودهای مشایی برای ایفای نقش سنگین یک رییس جمهور می افزاید:اشتباهات سیاسی ، تئوریک و تاکتیکی مشایی بقدری زیاد است که در این مقاله قابل احصا نیست.
نویسنده ضمن یادآوری تئوری اسلام ایرانی مشایی افزود: مشایی با طرح این تئوری مرتکب اشتباه وحشتناکی شده است که طرح این تئوری سبب تفکیک ایران و اسلام شده و موجب ترویج گفتمان ملی گرای سکولار در جامعه خواهد گردید.
این مقاله افزوده است: این اظهارات مشایی در حالی است که جمهوری اسلامی  هم اکنون در شکوه ناشی از آنچه که رهبر ایران به درستی از آن بیداری اسلامی تعبیر کرده است بسر برده و در واقع تعبیر سخن میشل فوکو که گفته بود انقلاب ایران انقلابی جهانی علیه وضع حاکم است اتفاق افتاده است.
میدل ایست آنلاین ادامه داده است: مشایی با ندیدن این مشخصه مهم ایران بعد از انقلاب، یک نظریه با بعدی محدود عرضه کرده است که هم با ایدئولوژی رسمی نظام ناسازگار است هم با روح انقلابهای خاورمیانه.
این پایگاه خبری در ادامه یکی دیگر از اشتباهات مشایی را دیدگاه ساده لوحانه درباره غرب خصوصا آمریکا دانسته و مدعی شده است:مشایی بسیار عاشق غرب است و خصوصا امریکا و امید زیادی به دولت اوباما بسته بود.
میدل ایست انلاین می افزاید: مشایی که یک مهندس سیاستمدار است، هیچ پیشینه ایی در روابط بین الملل ندارد ولی علیرغم آن در حال حاضر نقش زیادی در سیاست خارجی داشته و علیرغم این واقعیت که در دوره اوباما ایران هدف تحریمهای سخت امریکا ، عملیات پنهان، جنگ سایبری و ترور دانشمندان و اقداماتی ازاین قبیل از سوی آمریکا قرار گرفته است متمایل به عادی سازی روابط با امریکا است.
مقاله میدل ایست انلاین در پایان نتیجه گرفته است که یا احمدی نژاد باید دوست شخصی و خانوادگی و مشاور خود را کنار بگذارد یا اینکه باید هزینه سنگین از دست دادن جایگاه خود را بپردازد.

 


nazokbin

90/2/17
11:24 ص

نکند احمدی نژاد از دست برود! نکند احمدی نژاد با همان جریان انحرافی خودش به قعر چاهی بیافتد که خودش کنده است! نکند احمدی نژاد را آن قدر کانالیزه کرده باشند که به همان مقام پدر و فرزندی با ولایت پایبند نباشد! حال رابطه ی امام و مأمومی پیشکش! نکند احمدی نژاد عزیز، نه یک مار، که چند مار خوش خط و خال در آستین پرورانده باشد و از نیش همان ها مسموم و مغموم بماند! پس برای احمدی نژادمان دعا کنیم که از این سم زهرآگین نجات یابد و به دامان ولایت و حزب الله برگردد.

برای خودمان هم دعا کنید! نکند که خدا احمدی نژاد را از دست ما بگیرد! مگر این کشور چند نفر مثل احمد نژاد داشته است! از خدا بخواهید احمدی نژادمان را همچنان بسان قهرمانی نفوذ ناپذیر در برابر باطل و تسلیم در  برابر حق بیابیم! از خدا بخواهیم احمدی نژادمان را برایمان سالم و مومن حفظ نماید! از خدا بخواهیم احمدی نژادمان را بمانند گذشته سرباز جان برکف ولایت بدارد! از خدا بخواهید به ما بصیرت و صبری دهد که بتوانیم فرصت هدایت به احمدی نژاد بدهیم! از خدا بخواهیم که ما در هدایت همدیگر نقش داشته باشیم نه در گمراهی ها! از خدا بخواهیم که حساب کار ما را با کسانی که به این مسائل دامن زدند و تحریک کردند و تشدید کردند جدانماید! از خدا بخواهیم دشمن شاد نشویم! از خدا بخواهیم صبر بر چنین مصائبی ولی ما را شکسته تر نکند! از خدا بخواهیم که ولایت را موجب هدایت همه ی ما بنماید!

آری همه باهم از خدا بخواهیم که خودمان و عزیزانمان را عاقبت به خیر نماید! از خدا بخواهیم تأییداتش را از این انقلاب و بزرگانش نگیرد! از خدا بخواهیم نور امام زمان مان را از پشت ابرهای غیبت بر ما دریغ نکند!  


nazokbin

90/2/17
11:6 ص

نمی دانستم که روزی هم ایرنا را باید تکذیب نمود ولی حالا که شده، چه می توان کرد؟! ایرنا در خبری با عنوان "حاشیه‌های نماز جمعه این هفته تهران" به حاشیه های نماز جمعه ی تهران پرداخته و جالب است که هیچ اشاره ای در سایر عناوین به اصل خطبه ها ننموده است. ما که در تهران نیستیم و سعادت حضور در نماز جمعه ی تهران را نداریم ولی آنچه که در سیما و سایر رسانه ها دیدیدم و خواندیم این بود که این جمعه ای که گذشت، متن و حاشیه ی نماز جمعه در باب اهمیت تبعیت از ولایت فقیه و لزوم برخورد با جریان انحرافی بوده است. حاج آقا صدیقی در همین باب صحبت می کرد و البته مردم نیز در همین باب بیشترین شعار را دادند اما آنچه شما در خبر ایرنا می خوانید، چیزی جز این است. در این خبر همه ی شعارهای مردم ذکر شده است و تنها شعاری که بیشتر از همه استفاده شد را، یعنی مرگ بر ضد ولایت فقیه را نیاورده است.

اگر حواشی نمازجمعه در صفحه ی اول ایرنا می آید، به نظر شما اصل خطبه ها چرا در این صفحه تحت هیچ عنوانی نیامده است؟! به راستی که همین خبری که در ایرنا منتشر شده است یک نشانه است، و آن این که: رابطه ی جریان انحرافی با شعار "مرگ بر ضد ولایت فقیه" مثل رابطه ی جن و "بسم الله" است و به همین دلیل از همه دعوت به استفاده ی بیشتر و ذکرگونه از این شعار می نمایم.


nazokbin

90/2/15
11:29 ص

تیتر بسیار ساده است اما برای من خیلی مهم و بی جانشین به نظر رسید. روزی بود که همه از طرح نام مقدس امام زمان (عج) توسط رییس دولت و وزرا و معاونین رییس جمهور و رییس دفتر رییس جمهور خوشحال می شدیم و احساس غرور و افتخار می کردیم ولی نمی دانستیم که در پس این مسئله ی به این مقدسی، می تواند چنین انحراف عظیمی نهفته باشد. نمی دانستیم برخی نام امام زمان را می برند تا جانشینش را کمرنگ کنند، نمی دانستیم که قرار است ولایت پذیری فقط متعهد بودن ظاهری به امام زمان در پس پرده باشد نه به نائب بر حقش! زنگ خطر از آنجا نواخته شد که یک شیر نمی دانم پاک یا ناپاک خورده ای به رییس جمهور گفت که وقتی صحبت می کردی هاله ی نور در پیرامونت تشکیل شد! در آن روزی که رییس جمهور این داستان را برای عالِمی هاشمی!!! نقل کرد وی او را از نقل این مسائل بازداشت و البته ایشان هم اطاعت کرد ولی حیف که صرفه ی سیاسی در نشر فیلم این داستان بود تا بجای این که جلوی انحراف از همان جا گرفته شود، با مسئله ای به این مهمی که زنگ خطر انحراف بود، به مثابه ی یک فرصت برای انتقام جویی انتخاباتی در فیلم "90 سیاسی" برخورد شود.

مدتی بود که مدعیان مهدویت خود را از همه ولایت مدارتر می دانستند و ما فکر نمی کردیم که منظورشان از ولایت مداری، ولایت نداری است! چرا که در عصر غیبت باید به حکم ولی فقیه عمل می شد نه به انتظار موعود، بی تکلیف و غیر مسئولانه هر کاری که به ذهن ناسالم رسید، انجام داد! چه شد که مهدویت با ولایت ناپذیری جمع شد؟! جز این که غیبت کبری برای برخی غیبت صغری تلقی شد؟!! نکند کسانی در این عصر، احساس الهامات قلبی و غیر قلبی از سوی امام زمان دارند آن طور که هر عمل و فعل و قولشان را از سوی حضرتش بدانند! این هم نوعی انحراف است دیگر! و متأسفانه مهدویت کم کم به ابزاری برای فرار از ولایت پذیری مبدل گشت و مدعیان مهدویت همچنان مدعی و فقط مدعی ولایت پذیری مانده اند!

حقیر قبلاً در مقاله ای با عنوان "بگذارید احمدی نژاد بخواند" این چنین خطاب به ایشان نوشتم:

 احمدی نژاد عزیز! باور کنید تا ظهور انسان کامل، هدایت در تبعیت از همین ولایت فقیه است که مطمئناً تحت حمایت و هدایت انسان کامل است! احمدی نژاد عزیز! نکند کسی از اطرافیان شما خود را به جای نائب امام عصر یا پیغام رسان نائب ایشان، جا زده باشد! می دانی همان هایی را می گویم که مدعی شدند در پیرامون شما هاله ی نور بود! آقای احمدی نژاد من یقین دارم که امام زمان (عج)، کسی را که در سرزمین استکبار از حضرتش می گوید، مورد عنایت و حمایت قرار می دهد، اما این مسئله نیازی به طرح هاله ی نور ندارد! دارد؟! نکند بازهم متوهمان و مدعیان تبعیت مستقیم از امام زمان، با این هاله های متوهمانه، از ارادت واقعی شما به حضرت ولی عصر سوءاستفاده می کنند! شما را به خدا اگر از آقای جوادی آملی و شاگردانش در حفظ راز هاله ی نور امانت داری ندیدی، از طرح مسائل دینی با سایر علما منصرف نشو! قربانت بروم! گلایه نمی کنم چرا وقتی که گفتند این آقای مشایی موجب سرخوردگی دوستداران شما می شود، باور نکردید! اما به شدت گلایه می کنم از این که این واقعیت را می بینید و باور نمی کنید!

و اکنون نیز بر همان گفتار هستم و این که مشکل از ولایت پذیری احمدی نژاد نیست بلکه از تلقین و درک غلط از مفهوم ولایت مداری است. این درک اشتباه آن قدر خطرناک است که موجب تحریف در دین و انحراف در انقلاب می شود که البته شواهد امر نیز مشخص و مشهود است. در دوره ی اصلاحات برنامه این بود که ولایت فقیه را به بهانه ی دموکراسی و آزادی به زمین بزنند و البته خدا توفیق داد و چنین نشد اما اکنون داستان پیچیده تر شده است، یک جریان (انحرافی) می خواهد به بهانه ی مهدویت، ولایت را زمین بزند و البته تا کنون هیچ نشانه ای از درک احمدی نژادی که همه او را بسیار باهوش می دانستیم، از مسئله مشاهده نشده است. در انتها به سه مسئله ی مهم اشاره می کنم:

1- همانطور که قبلا در مقاله ای دیگر نوشتم، هرگز امام عصر (عج) نمی گذارد انحرافی را به نام خودش در پایگاهش ایجاد کنند و این با جلوگیری به دستان نائب برحقش و منتظران واقعی انجام خواهد شد همانطوری که تاکنون شده است.

2- کلام دیگر با رییس دولت است: همانطور که ساده زیستی برای سلامت یک مسئول مهم است، ولایت پذیری  نیز برای او لازم است والا نتیجه اش می شود مانند همان فردی که در اطراف شما جاخوش کرده و می دانم واقعا ساده زیست است اما بدون هیچ درکی از فقه و دین و فلسفه و ولایت، عامدانه یا جاهلانه در حال ضربه زدن به انقلاب و اسلام و ایران است.

3- کلام سوم با خودم و امت حزب الله است و این که نباید مطلق گرا بود نه نسبت به احمدی نژاد و نه نسبت به منتقدان دائمیش! باید با بصیرت و ولایت پذیری گام به گام در پی ولایت حرکت کرد و سایرین را نیز به این عمل ترغیب نمود.


nazokbin

90/2/11
2:27 ع

امیدوارم پس از این سکوت و عزلت نشینی احمدی نژاد، شاهد باشیم که این فرد خدوم، که در طی این سالها بیش از این که فرصت بازبینی و تحلیل امور اطرافیانش را داشته باشد، کار و کار و کار کرده است، آن گروهی را که به شاخه ی انحرافی معروف شده اند را شناسایی کرده و به فضل خدا به حاشیه براند. شاید کمی بعید برسد ولی برای من این یک پیش بینی رویایی و البته خوشبنانه است که امیدوارم در اولین حضور ایشان در جلسات رسمی عینیت یابد و به قول خودشان موجب دلگرمی امت حزب الله و ولایت مدار و ناامیدی دشمنان اسلام و ایران گردد.


nazokbin

90/1/23
9:32 ع

 مقاله ای با عنوان "چادری که دیگر ملاک حجاب نیست"  خواندم کجا؟! در سایت اصیل حامی مشایی! همانی که اسمش ره وا است ولی بیره وا برازنده ترش است!
در این مقاله با تقبیح خانم هایی که چادری هستند ولی آرایش هم می کنند و یا در محیط کار چادری هستند و در غیر محیط کار چادری نیستند، این چنین نتیجه گیری شده است که چادر دیگر ملاک حجاب نیست و در ادامه جری تر شده و از علما و مسئولان و دولت خواسته است که با تغییر قوانین گزینشی در ادارات، صورت مسئله را به کلی پاک کنند. این مقاله از الزام!؟ به استفاده از چادر در ادارات گلایه کرده است و گفته است که این مسئله نباید در گزینش و استخدام نیروی انسانی هیچ جایگاهی داشته باشد و باید جامعه را مختار گذاشت، باور نمی کنید؟ اصل نتیجه گیری مقاله را تقدیم می کنم:
"اصلاح اینگونه رفتارهای نمایشی تنها یک راه حل دارد و آن اینکه جامعه روحانیت، فعالان حوزه، رسانه ملی و مسئولان فرهنگی کشور با جمع بندی اختلاف دیدگاهها درباره این گونه موضوعات، برنامه های مدونی برای اصلاح ساختارهای اجتماعی ترسیم کنند که در آن افق ها و دیدگاه زنان به موضوع حجاب بازنگری شود و فرهنگ عفاف به صورت خودجوش و به دلیل قرار گرفتن در ساختارهای اسلامی جامعه در میان زنان گسترش یابد. چه اینکه تداوم اجبار زنان به استفاده از پوششی خاص در نهایت نتیجه ای بهتر از آنچه جامعه کنونی ایران با آن درگیر است نخواهد داشت."
مشکل از آن حد گذشته است که من بخواهم از اهمیت حجاب و عفاف به عنوان یک الزام شرعی و اهمیت آن در سلامت جامعه بنویسم، ویا بخواهم بگویم که ریا یک امر درونی است و نمی توان چادری ها حتی از نوع آرایش کرده ی شان را ریا کار دانست فکر نمی کنم لازم باشد که در محکومیت شکستن قبح گناه بنویسم. فکر نمی کنم لازم باشد بگویم که هم اکنون در اکثر قریب به اتفاق ادارات هیچ الزامی به استفاده از چادر نیست، آری موضوع از این حدها گذشته است، بحث، بحثِ سکولاریزم جدید است.
آری سکولاریزم دوباره در حال تنفس در این کشور است، صدای خس خس شوم نفسش دوباره بلند شده است. انگار دوباره دولت مسئول حذف ریا از جامعه شده است و این را از کار فرهنگی می داند.  فکر نمی کردم لازم باشد به این دولت بگویم که در هر جامعه ای که دینداری ارزش باشد، ریا حتماً وجود خواهد داشت و تنها در زمانی ریا حذف می شود که دینداری ارزش نباشد. متأسفانه نه تنها سکولاریزم جدید فساد را تقبیح و صواب را تبلیغ نمی کند، بلکه امر به معروف و نهی از منکر را آن هم در حد ناچیز موجود بر نمی تابد. متأسفانه نه تنها دولت امر به معروف و نهی از منکر را که در ادارات و جامعه روبه قبله شده، احیا نمی کند، که اصل معروف بودن امر به معروف و نهی از منکر را محکوم می کند.
آقای احمدی نژاد! منم دوست شما! یک نگاهی به اطرافتان بیندازید! منِ بی خبر از همه جا، مقاله ای نوشتم در باب تأثیرات طرح مکتب ایرانی و مهمترین تأثیرش را ضربه به اسلام و خود ایران معرفی کردم و این مسئله را موجب تفرقه ی قومیتی عربی-ایرانی دانستم که به تازگی خودتان به آن اذعان فرمودید و از دست هایی در این زمینه خبر دادید! و نگفتید و شاید ندیدید که این دستهای پنهان دور گردن شما هستند! نکند صاحب این دست های به ظاهر دوست، آبروی منتخب ملت ایران و محبوب مظلومان را می خواهد خفه کند!
آقای احمدی نژاد شما خدمت به حجاب و عفاف را با فرهنگ سازی میسر دانستید و فرهنگ سازی که نشد، ضد فرهنگ سازی هم می شود، آن هم از سوی کسی که به صورت مطلق تاکنون تأییدش نموده اید! نکند هنگامی که دیگر دیر شد هشیار شوید که جریانی عملاً در کار ضدفرهنگسازی فعال بوده است. مگر قرار نبود اگر دستی درکار بود تا تشکیلاتی در خدمت بی حجابی باشد با آن مقابله کنید، چه کار تشکیلاتی بالاتر از اینکه یک رسانه ی وابسته به جگر گوشه شما به راحتی حجاب را به بهانه ی مبارزه با ریا نشانه بگیرد، آن هم بهترین الگویش یعنی چادر را! فکر نمی کنید فرهنگ سازان دولت شما، شخصیت شما را به عنوان یک مسلمان متعهد نشانه گرفته اند!
آقای احمدی نژاد شما که به درستی دولت انتظار را در راستای دولت عدالت می دانید، چگونه می توانید کسی را که اگر سفیانی نباشد کمتر از آن نیست را مصرّاً به ایران دعوت کنید، نکند این مسئله هم قرار است به بدنامی جدیدی برای شما و سرخوردگی جدیدی برای ما تبدیل شود!
آقای احمدی نژاد عزیز! شما همان کسی هستید که اجرای سهمیه بندی بنزین و هدف مندی یارانه ها را با وجود قدرت ریزش آرا در آنها زمین نگذاشتید، چگونه در پیرامون شما کسانی برای کسب آرا خودشان را به درو دیوار می کوبند، جریان چیست که برای مطرح شدن و مطرح ماندن، پول خرج می کنند و همایش و رسانه به راه می اندازند، آنهم در دولت کسی که حاضر نبود برای خودش و حمایت از خودش هیچ کار حزبی و رسانه ای انجام دهد! آقای احمدی نژاد نکند شما ناخواسته نردبان ترقی کسی شده اید که عملش با شما زمین تا آسمان فرق دارد!؟
آقای احمدی نژاد چگونه است کسی در کنار شما که مظهر مبارزه با صهیونیست بوده ای ادعای دوستی با مردم اسرائیل را طرح می کند و بر آن پا می فشارد، فکر نمی کنید این عمل در جهت تشکیک در ضداسرائیلی بودن شما انجام شد!؟ فکر نمی کنید دفاع از پادشاه اردن نیز در همان جهت باشد؟! نکند روزی ما دوستانت را مقصر بدانی که آیینه ات نبودند و اشتباهت را ننمودند!
آقای احمدی نژاد! نکند افتخار شما به ارتباط بی واسطه ی با مردم و علما با یک مسئول دفتر کورشده باشد! نکند نه علما صدای شما را می شنوند و نه شما صدای علما را! نکند مشایی شما در کنار آن نماینده ی مردم قم، که اتفاقا هم ولایتی هم هستند، به دنبال جدا کردن شما و روحانیت باشند تا دودش اول از همه در چشم شما برود؟!
دوست نداشتم هیچ وقت من هم به این کلمه ی فتنه ی بزرگتر متوسل بشوم ولی انگار این فتنه واقعا در راه است، شاید خیلی نزدیک تر از ظهور!!


nazokbin

90/1/23
1:7 ع

 در سایت حامی مشایی که ظاهر و باطنش نمایان و در یک سمت و آن هم خدمت به مشاییسم است، مقاله ای درج شده با عنوان "مشایی شهید آوینی دیگر، قدرش را بدانیم" و در آن با بیان مصداق هایی از آزاداندیشی های والای شهید مرتضی آوینی، ول اندیشی های آقای مشایی را از نوع همان ها می داند. نمی دانم چگونه می توان بین محبت آقا سید ما به آقای فراستی و محبت مشایی به مردم اسرائیل تناسبی برقرار کرد و نمی خواهم هم یکی یکی مصداقهای موجود در آن مقاله را رد یا تحلیل کنم، اما تا آنجایی که من خاطرم هست، شاخص ترین و مهمترین مشخصه های شهید آوینی عزیز دو خصلت گرانقدر بود، بصیرت ولایت مداری.
- بصیرت آقای سید مرتضی آوینی آن قدر بالا بود که خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد را در همان زمان وزارتش شناخت و نقدش کرد آن طور که هنوز امثال مشایی جرأت و البته بصیرت چنین نقدی را نداشته اند، چه رسد به زمان اصلاحات که بر تمام ارزشهای معنوی و اسلامی چوب حراج زده شده بود و از ایران و ایرانی چیزی جز یک محتاج و فقیر در برابر استکبار غنی تأویل نمی شد. راستی این شهید آوینی دیگر، (استغفرالله) چگونه در 8 سال انتخابات می توانست ساکت بماند و سخن رانی نکند و ننویسد و هنرنمایی نکند؟؟؟ مگر در آن موقع ایشان کم سن و سال بودند؟! یا شرایط حساس نبود؟! یا آن قدر فعالان زیاد بودند که نیازی به امثال ایشان نبود؟! یا همین شاگردهای از نوع رهوا و بقایی و ... این وظایف خطیر را برعهده داشتند؟! و یا ایشان هنوز کشف نشده بود؟! بصیرت شهید ما آن قدر بالا بود که می توانست با شجاعت بنویسد و پیشتاز رسانه ای و رسانه ای پیشتاز باشد و در عین حال مورد عنایت امام و رهبر خود باشد. این چه بصیرتی بود که آن چنان با ولایت مداری ایشان پیوند بود! چیزی که اکنون کمتر و کمتر پیدا می شود! به خصوص در جبهه ی مشایی! کجا شهید آوینی به بهانه ی منتظر بودن و مهدویت، ولایت فقیه را دور می زد؟!
ولایت مداری آقا سید مرتضی آوینی آن قدر بالا بود که هنوز مثال زدنی است. ولایت مداری وی چه نسبت به امام خمینی و چه به نسبت به امام خامنه ای در بالاترین حد بود. آن طور نبود که مثلاً ایشان اشتباهی بکنند و از سوی امامش مدام پیغام بفرستند که اشتباه نکن و وی بازهم بر اشتباه خود اصرار کند، آن طور نبود که بداند طبق دستور امامش موجب سرشکستگی و سر خوردگی حزب اللهی ها است و باز هم چسبیده باشد به مقام هاها!!
شهید آوینی در مقام هنرمند صاحب ابتکار بود و شاید صاحب مکتب، اما در مقام یک مسلمان، یک بنده بود و مطیع مکتب، نه مکتب ساز، نه مبتکر در ارائه ی تعاریف جدید از دین و فقه، نه تحلیل کننده ی فعالیت های انبیا و اوصیا، نه ولایت مداری ولایت ندار؛ مکتب شهید آوینی نه مکتب ایرانی که مکتب شهادت بود، مکتب اسلام بود، مکتب امام. ایشان عشقش تخت جمشید نبود، بلکه محل عبرتش آن جا بود، ایشان محرابش شلمچه و طلاییه بود نه تریبون سخنرانی!
شهید آوینی خاکی بود و متواضع، بی هیاهو و کم مصاحبه، به دنبال هر تریبونی برای اثبات منیت خود نبود! شهید آوینی خودش را تحمیل نمی کرد، اگر کسی نمی خواستش می توانست کانال تلویزیون را عوض کند، این طور نبود که بگوید هیچ کس نمی تواند جلوی صحبت های مرا بگیرد، این طور نبود که در همه چیز و در محضر همه ی فضلا ادعای فضل کند، کم مانده است که این از خود متشکر، از ما بخواهد بسان امیرالمومنین راه های آسمان را از او بپرسیم و بدانید که از این هم فراتر بعید نیست، چرا که اگر حضرت علی می گفت راه های آسمان را از من بپرسید ایشان نپرسیده برایتان کروکی هم می کشد و البته این را از خصائل رحمت اللعالمین بودن خود می داند.
شهید آوینی یک بار تمام نوشته هایش را معدوم کرد، چرا که آن ها را حدیث نفس می دانست، با این وجود کم اشتباه بود، صریح حرف می زد و بی نقص، آن طور نبود که چیزی بگوید و نیاز داشته باشد تا 10 نفر هر نفر 10 بار حرفهایش را توجیه و تفسیر کنند! تازه بازهم مورد سوءاستفاده ی اسرائیل و آمریکا و ضد انقلاب قرار می گیرد.
شهید آوینی برای انقلاب رحمت بود، زحمت نبود؛ این طور نبود که توان انقلاب را مصروف خودش کند، شهید آوینی خودش را صرف انقلاب می کرد و کرد. شهید آوینی انقلاب را رنگ بود، ننگ نبود. شهید آوینی معلوم بود که بود، یک هنرمندِ ادیبِ مکتبی، این طور نبود که خطیب و فقیه و هنرمند و ادیب و فیلسوف و امام شناس و جامعه شناس و سیاست پیشه و تاریخ دان و ایران شناس و موسیقی دان و ... باشد و هیچ هم نباشد.
شهید آوینی اصلی اصیل بود که انگار در حاشیه بود، شهید آوینی حاشیه ای نبود که به زور خودش را اصل معرفی کند.
شهید آوینی سید شهیدان اهل قلم بود! نه زنده به اهل قلم! نه زنده به اهل کلم (کلمه ها)! نه زنده به اهل فلم (فیلمها)! شهید آوینی در نزد خدا زنده است و به روزی او دلخوش، نه دنبال رأی مردم و به دنبال کسب آرا مدهوش!
شهید آوینی غیرت ماست! مثل بعضی ها نیست که برایمان مهم نباشد! برایش رگ غیرتمان بیرون میزند! من فدایی کلام و رفتار سنجیده ی شهید آوینی ام! من نمی توانم ببینم کسی را که در کلام و رفتار نسنجیده شهره شده است را با اسطوره ام مقایسه کنند! البته این حرف ها را کسی که غیرت ندارد نمی فهمد! غیرت همان است که به هیچ قیمتی نگذاری شیعه دشمن شاد شود! غیرت آن است که به خاطر خدا دوست بداری و به خاطر وی دشمن! غیرت آن است که رحماء بینکم باشی و اشداءُ علی الکفار! غیرت آن است که امر به معروف و نهی از منکر حتی از نوع زبانیش را منکر نشوی و بی فایده و ارتجاع ندانی! غیرت همانی است به کلام اساتید اخلاق با موسیقی حرام رخت می شوید!
شهید آوینی همان است که با شنیدن صدایش و با خواندن کتابش، دل انسان می شکند و روح انسان پر می کشد، شهید آوینی این طور نبود که با شنیدن سخنرانی اش عقل از سرت بپرد و رگ از گردنت!
شهید آوینی با هر کلامش و هر کتابش زحمت حزب الله را زیاد نمی کرد!، حزب اللهی را زیاد می کرد. شهید آوینی منت ایرانیانی (را که البته برایمان عزیز هستند) را که در زمان خطر جنگ رخت سفر بستند را بر کسانی که سفر خطر با رخت جنگ کردند، نمی گذاشت و مکتب اسلام را به خوشایندشان مکتب ایران نمی نامید.
حیف و صد حیف و البته لبیک و صد لبیک که دستور این است که حاشیه، متن و فرع، اصل نشان داده نشود و گرنه این نوشته شقشقیه ای بود که جَست.


nazokbin

90/1/22
1:14 ص

در شرایطی که همه منتظر حرکات جهادی از قوای سه گانه و رسانه ها هستیم تا بتوانیم آرایش جهاد اقتصادی کشور را در مراکز فرماندهی کشور ببینیم، اخبار و تیترهایی را مشاهده می کنیم که گویی آب سرد بر این توقع ما می ریزد. چند نمونه اش را که مربوط به همین امشب (21/1/90) است را می نویسم.
آقای محسنی اژه ای دادستان کل کشور و مسئول عالی رتبه ی قوه ی محترم قضاییه، امروز تلویحاً دولت و بانک ها را مسئول عدم مبارزه با مفسدان اقتصادی معرفی کرد و گفت حدود 10 روز پیش از دولت لیست تمام بدهکاران بانکی را به همراه دلایل معوق شدن بدهی آنها درخواست کرده است تا پس از بررسی آنها احتمالاً از پایین به بالا شروع به برخورد نمایند و با این حرف توپ مبارزه با مفسدان کلان اقتصادی که عموما جزء بدهکاران بدحساب بانک ها هستند را دوباره به زمین دولت انداخت، چرا که همین چند روز پیش آقای احمدی نژاد گفت که یک لیست 200 نفره از بدهکاران کلان بانکی را به قوه ی قضاییه داده است تا مورد پیگرد قرار گیرند.
همین الان از سه خبر اصلی ستون سیاسی جهان نیوز، دو موردش مستقیماً برعلیه دولت است.  یکی از قول مجلس است و دیگری از قول رییس مجلس، مجلس از این که چرا در خصوص انعقاد قرار داد گازی که در آن قیمت گاز صادراتی ایران به امارات، 5 برابر ارتقا یافته قبلا با وی مشورت نشده است و رییس مجلس نیز ناراحت است که ادعای رییس جمهور در مورد رشد اقتصادی خوب ایران دروغ است، خبر سوم هم را که فقط عنوانش را می نویسم که نه نیاز به تحلیل دارد و نه تشریح "ماجرای ورد و ذکر چال شده در گلدان خانه رییس جمهور". توضیح این که جهان نیوز رسانه ی آقای زاکانی نماینده ی محترم مجلس و یکی از مدعیان انتخابات ریاست جمهوری است که البته 6 سال پیش رییس ستاد انتخابات آقای قالیباف بوده است.
سایت آقای علی لاریجانی (خبرآنلاین) هم روایت ایشان را از نادرست دانستن ادعای رییس جمهور در خصوص رشد اقتصادی ایران را درج کرده است و تیتر دیگر سیاسیش هم این که "تشکیل وزارت ورزش در وقت اضافه؟/ابهام در آخرین مهلت قانونی دولت" و  در ستون اقتصادی هم آورده که "کاهش کارایی نیروی انسانی در ایران/ نتیجه اشتغال زایی به هر قیمت" و دیگر خبر ستون اقتصادیش این که "آیا رشد بورس تهران حبابی است؟"
و یا مقاله ی تحلیلی آقای رضایی با عنوان "چرا جهاد اقتصادی؟" که در اکثر سایت های خبری از جمله خود تابناک درج شده بود و درآن جا دلیل لزوم جهاد اقتصادی وضعیت اسفناک اقتصاد ذکر شد که انسان را یاد همان شاخص فلاکت انتخاباتی وی می اندازد و ایشان اصلاً اعتقاد ندارد که شاید زیر ساخت ها به نحوی مهیا شده که هم اکنون می توان جهادی اقتصادی را به پا نمود.
مگر می شود به کسانی که دچار بدبینی مفرط شده اند و یا منفعت خود را در سیاه نمایی می بینند، امید بست تا جهادی و یا تلاشی بکنند. مگر می شود کسانی که هنوز با بی ظرفیتی تمام نتوانسته اند باخت های ساده شان را فراموش کنند و یا کسانی که به امید پیروزی های دنیوی آینده دست به هر اقدامی می زنند را جهادگر تصور نمود!؟
این تیترهای جنجالی که نمونه هایش را آوردم و هم اکنون در اکثر سایت های خبری با هر خط و ربطی به کرات می توان دید و نباید هم نادیده گرفت که بعضاً به بهانه هایی هستند که با صحبت های حلقه ی حاشیه ساز دولت به مخالفان دولت داده می شود، کار را به آنجا رسانده است که دورنمای خوبی از وجود یک عزم واقعی برای وفاق و وحدت قوا در ایجاد فضای جهادی دیده نمی شود و فعلاً به پرکردن کاغذ و بنر و نوشتن کتاب و مقاله و تشکیل کمیسیون جهاد اقتصادی و احتمالاً همایش های جهاد اقتصادی ... بسنده شده است. متأسفانه تا وقتی که هر جناحی فقط قسمتی از کلام رهبر را بپسندد و تازه همان را هم به خوشایند خود تعبیر و تحریف نماید، وحدتی برای جهاد حاصل نمی شود. نمی شود کسی ادعای اصولگرایی داشته باشد و کلام رهبر در خصوص رضایت نسبی از عملکرد دولت را نشنود و جهاد اقتصادی را نتیجه ی فلاکت اقتصادی بداند نه ظرفیت های ایجاد شده. تمام این بحث ها و اختلافات نشان از فضای سیاسی شدید و غیر منصفانه دارد و جز دو دلیل، دلیل دیگری نمی توانم برایش متصور بشوم، یا این که خیلی زود فضا انتخاباتی شده است و تمام این مباحث نشأت گرفته از مباحث انتخاباتی دارد؛ و یا این که، این خصومت ها نتیجه ی کدورت های گذشته و دست های پنهان و آشکار دارد که برخی از این دست ها مانند توکلی، مطهری و لاریجانی کشف شده اند و مستمراً طی این چند سال بر اساس منافع استوانه ی ضد انقلاب حرکت کرده اند و در این میان هر کسی از ظن خود وارد این بازی ها شده است و همگی نتیجه ی محبت ها و خصومت های غیر الهی بوده اند.
با آنکه بعضی وقت ها دل مان از گوشه کنایه های آقای احمدی نژاد به کسانی که در این چند ساله جز سیاه نمایی تحت عنوان نظارت و یا فحاشی تحت عنوان نقادی انجام نداده اند، خنک می شود، توقع مان از شخص ایشان این است که به بهای خنک شدن دل ما و خودش، برای دولت و ملت دشمن تراشی نکند و یا برای دشمنی ها بهانه تراشی نکند. و این که طبق اظهارات اخیر استاد بزرگوار سردار بصیر مهندس قاسمی، در این وانفسا که ما به رسم وظیفه و نه لطف، مشغول دفاع از دولت هستیم، برخی اطرافیان ایشان حرف هایی بر زبان می رانند و یا کارهایی انجام می دهند که نه تنها قابل دفاع نیستند، موجب هزینه و زیان عظیم می شوند و در سال جهاد اقتصادی که تمام توان ها باید معطوف تلاش شود، هرز رفتن نیروهای جهادی غیر قابل جبران است و بزرگترین خسران.  
ای کاش رسانه های ما به همراه مسئولان و دست اندرکاران، دوباره دعای تحویل سال را می خواندند و این بار با وضو و حسن نیت اول شیطان را لعنت می کردند و بعد با بسم الله طرحی نو می انداختند و گرنه همان چیزی که رهبر معظم به مسئولان قبلی می گفتند برای سایرین هم صادق است یعنی فرصت خدمت کردن تمام می شود و آن گاه دیگر حسرت خوردن فایده ای ندارد.


nazokbin

90/1/20
10:35 ع

 به گزارش رجانیوز: انتقاد هفته‌نامه 9 دی در اولین شماره سال 90؛

سال 1390 در حالی آغاز شد که نام "جهاد اقتصادی" جهت حرکت عمومی ملت و مسؤولان را مشخص ساخت. در این میان توقع و انتظار عمومی ملت از نخبگان و مسئولان این بود که از همان لحظه و ساعت اعلام این نام برانگیزاننده و انقلابی، اقدامات عملی و جهادی در زمینه اقتصاد کشور آغاز شود.
این توقع البته انتظاری به جا و درخور نیز بود چرا که مخاطب اولیه جهادگری در عرصه اقتصاد،‌ مسئولین و سپس مردم بودند. رییس جمهور که گویا گمشده خود را در این شعار سال یافته بود از همان ابتدا در جلسه هیئت دولت به حمایت از عملکرد جهادی در عرصه اقتصاد پرداخت و با اقدام عملیاتی و عینی به این مطالبه رهبر انقلاب پاسخ گفت.
در این میان اما با مرور رسانه ها به جای آن که اقدام درخور و شایسته ای از سوی مجلس شورای اسلامی مشاهده شود، تنها اقداماتی شعاری در تعریف و تمجید – و نه حتی تبیین و تشریح – عنوان «جهاد اقتصادی» رؤیت شد. امری که تنها کارکرد آن شعاری و احساسی است.
 گام اول، کمیسیون شعاری
نمایندگان مجلس شورای اسلامی علی رغم انتظار عمومی، در حالیکه رهبر معظم انقلاب در اولین روزهای سال با سفر به عسلویه به قوای مختلف و نهادی کشور پیام آغاز سالی جهادی دادند و فعالیت دولت نیز مانند سالهای گذشته از همان روزهای ابتدایی سال جدید کاملاً آغاز شده بود، تمامی 13 روز نوروز را در تعطیلی بسر برده و حتی 14 فروردین را نیز به تعطیلات قبل متصل کردند.
روز 15 فروردین هنگامی که اولین جلسه علنی مجلس در سال جدید آغاز شد، نمایندگان ملت به جای آنکه دست به اقداماتی عملیاتی در اجرای فرمان "جهاد" از سوی ولی فقیه بزنند، آستین ها را بالا زده و کمربندها را محکم کنند، تنها اقدامی شعاری که خاصیت دهان‌پرکن و "سمبلیک" داشت، انجام دادند و «کمیسیون ویژه جهاد اقتصادی» را تصویب کردند! غافل از آنکه تشکیل کمیسیونی ویژه با این عنوان در کنار کمیسیونهای تخصصی نظیر کمیسیون اقتصادی، برنامه و بودجه، صنایع و معادن و ... به جای اقدام عملیاتی و جهادی، بروکراسی و افزایش حجم مصوبه بازی یا همان کاغذبازی را افزایش می‌دهد و مانع جدیدی در برابر اقدامات اجرایی دولت می‌شود.
تا کنون نیز با مرور کوتاهی بر کمیسیونهای ویژه در می‌یابیم که اکثر آنها نتیجه عملی در برنداشته اند. بدون تعارف باید گفت که اولین مصوبه مجلس به مناسبت سال جهاد اقتصادی در حد و اندازه چاپ پوستر و بنرهای تبلیغاتی بود که برخی نهادها پس از هر نامگذاری خود را موظف به آن می‌دانند و دقیقا رهبری انقلاب در اولین روز بهار در جمع زائران رضوی به صراحت همه را از آن نهی کردند.
تصویب بودجه، در انتظار مجلسی جهادی
متاسفانه بودجه امسال به دلیل تاخیر در تصویب قانون برنامه پنجم که ابتدا از دولت با تاخیر به مجلس ارسال شد و سپس با تاخیر بیشتر از مجلس به دولت بازگشت، در سال گذشته به تصویب نهایی نرسید و علی رغم اینکه مجلس با اقدامی جهادی می‌توانست عیب تاخیر در ارسال لایحه بودجه را با برنامه ریزی و استفاده از فرصتها برطرف کند اما چنین نشد. با این همه انتظار این بود که پس اعلام سال 90 به عنوان سال جهاد اقتصادی از سوی رهبر انقلاب، ‌هیئت رییسه مجلس به جای پیشنهاد تشکیل چنین کمیسیونی، با اعلام فراخوانی جهادی و لغو تعطیلات هفته دوم نوروز، اولین جلسه علنی سال را تشکیل و به جای تشکیل کمیسیون، بودجه معطل مانده دولت را به سرعت بررسی و تصویب می‌کردند تا دستان در پوست گردو مانده دولت باز می‌شد. با این اقدام از یک‌سو لبیک عملی به شعار جهاد اقتصادی داده و از سوی دیگر شائبه های مطرح در جامعه پیرامون برخی کم‌کاریهای نمایندگان در رابطه با بودجه که منجر به تعویق بررسی بودجه به بهانه تعطیلات شد را جبران می‌کردند و حتی به دولت مردان درس عملی می‌دادند تا از این پس مصوبات را در وقت مقرر ارائه کنند.
تعطیلی پشت تعطیلی
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اولین جلسه علنی مجلس به جای تشکیل نمادین کمیسیون ویژه می‌توانستند با بررسی و تصویب طرحی، تعطیلات فراوان مجلس را کاهش داده و به جای تعطیلات، کار و فعالیت را برمی‌گزیدند. اقدامی که هم جهادی بود و هم اقتصادی. راستی چرا نمایندگان مجلس حاضر نیستند در این سال جهادی یک ماه تعطیلات تابستانی خود را لغو کنند؟! رهبر انقلاب، نقش مجلس را ریل‌گذاری اقدامات دولت نامیده‌اند، مجلس می‌باید و می‌تواند مسیر دولت را در این جهاد مقدس تسهیل کند. جهاد اقتصادی مجلس می‌توانست – و البته همچنان می‌تواند – تدبیری برای غیبتهای مکرر نمایندگان – علاوه بر استفاده آنان از مرخصی های مرسوم و متداول – باشد تا جلسات رسمی مجلس این همه با کسر تعداد و از رسمیت خارج شدن مواجه نباشد. 

nazokbin

90/1/20
11:28 ص

بی شک! این که آقای بقایی در حکم ریاست محترم جمهور به عنوان معاونت اجرایی رییس جمهور منصوب می شود و در واقع به نوعی بجای مشایی سرپرست پیشین نهاد ریاست جمهوری قرار می گیرد، خبری خوشحال کننده برای ما، همه ی اصولگرایان و دوستداران احمدی نژاد عزیز است، به خصوص این که همین چند روز پیش آقای احمدی نژاد، مانور روی مباحث ایرانی و عربی را به مانند مباحث شیعه و سنی در راستای برنامه های دشمنان شمرده شده است.
البته شاید این جابجایی دلایل دیگری نیز داشته باشد که ما به خاطر حسن ظن به رییس جمهورمان، با فال نیک گرفتن مسئله و بدون سوء ظن به خادم ملت، به خودمان اجازه می دهیم حتی موقتی هم که شده کمی ابراز خوشحالی نماییم. راستی اگر چه مسائل و حواشی مربوط به  آقای بقایی اصلاً با مشایی قابل مقایسه نیست، ولی از نزدیکان وی و تحت حمایت وی می باشد که تا کنون به تئوری پردازی های کج و معوج نپرداخته و خداکند که در ادامه بازهم نپردازد و صرفاً به فکر کار و خدمت و افزایش انسجام و نظم و هماهنگی در فعالیت های نهاد ریاست جمهور باشد و خدای نکرده به مانند آقای مشایی، این پست را محملی برای مطرح کردن خود و یا مشایی به عنوان رییس جمور بعدی نداند.
البته همانطور که نمی توان گفت که صد حیف که آن رفت، بلکه نمی توان گفت که صد شکر که این آمد ولی خوب بنده به همه ی دوستان این جابجایی را فعلاً تبریک می گویم، حداقلش این است که کمتر چهره و اظهارات مشایی را به بهانه ی رییس نهاد ریاست جمهور تحمل خواهیم نمود! 


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه