لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
1 2 3 >

96/1/4
12:49 ص

اصولگرایی و انقلابی گریاخیراً یک تقسیم بندی در میان برخی جریانات خاص شایع شده است مبنی بر این که جریانات سیاسی را به سه دسته اصلاح طلبی و اصولگرایی و انقلابی گری با همین دسته بندی، کلیت جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی را غیرانقلابی معرفی میکنند و خود را انقلابی میخوانند. بعضاً این افراد برای مردود دانستن اصولگرایی و اصلاح طلبی به سخن مقام معظم رهبری استناد میکنند در صورتی که رهبری در سخنرانیشان در تاریخ 19 بهمن 1384، این دو جریان و همه منتسبانش را به صورت مطلق مردود ندانستند بلکه دعوای این دو را رد و هرکدام از این دو جریان را درچارچوب انقلابی حفظ میکنند و تنها تعریف انحرافی از آنها را غیرانقلابی میخوانند:

«بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطه ی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می کند که بشدت ضد سرمایه گذاری و سرمایه داری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می کند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش!

نقطه ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو. ما باید روش ها را اصلاح کنیم. در روش ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله ای می رسیم که امروز دیگر جواب نمی دهد؛ باید مرحله ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش ها، معنای اصلاح طلبی است. البته از نظر امریکایی ها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی. رضاخان آمد اصلاحات راه انداخت؛ محمدرضا هم آمد اصلاحات راه انداخت؛ این همان چیزی است که بنده گفتم اصلاحات امریکایی. این اصلاحات به درد خودشان می خورد. ملت ایران اصلاح را براساس اصول خود انجام می دهد.»

همانطوری که از سخنان فوق قابل مشاهده است، مقام معظم رهبری، اصولگرای اصلاح طلبی را که ضمن اصرار و تأکید بر اصول، درپی اصلاح و بهبود شرایط است را قبول دارند و در برخی دیگر از سخنان نیز اصلاح طلب بودن را نیز یکی از ویژگیهای اصولگرایی میخواند و البته این مطمئنا متفاوت با آن اصلاح طلبی است که در آن اصول محترم شمرده نمیشوند. لذا این تلقی از سخنان مقام معظم رهبری که بگوییم رهبری هرکسی را که عرفا منتسب به یکی از جریانات اصولگرا یا حتی اصلاح طلب است را غیرانقلابی و غیر قابل تأیید دانسته اند، قطعا اشتباه است.

نکته دیگر این که همواره در میان جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی، افرادی حضور داشته و دارند که از عیار و خلوص پایینی در پایبندی به اصول و آرمانها برخوردار بوده اند، اما این نباید هرگز موجب گردد کلیت این جریان و مشخصه های مثبتش مذموم شمرده شوند و یا اصولگرایی و انقلابی گری در تعارض با یکدیگر قلمداد شوند، در تشریح این مسئله میتوان به چند نمونه از اظهارات مقام معظم رهبری اشاره نمود چرا که ایشان حتی اصلاح طلبی را یکی از ویژگی های اصولگرایی معرفی میکنند و مشخصه های اصولگرایی و بایدهایش را اینچنین تشریح می فرمایند:

«این‌که می‌بینید رادیوها و تبلیغات جهانی، جنجال می‌آفرینند و می‌خواهند وانمود کنند که اصولگرایی اسلامی و اسلام مبارز، از چشم مردم دنیا افتاده است، از آن دروغها و ترفندهایی است که با زحمت زیاد سعی در انتشارش دارند. قضیه به عکس است. اگر گرایش به اسلام از چشم ملتها افتاده بود، مجبور نبودند این‌قدر در شمال آفریقا و کشورهای عربی و کشورهای آسیای میانه، برای مقابله با موج اسلام‌خواهی، پول خرج کنند.» 71/12/7

«متأسّفانه یک عدّه اصولگرایی را با تحجّر اشتباه گرفته و خیال کرده‌اند که اصولگرایی یعنی تحجّر! در حالی که اصولگرایی به معنای تحجّر نیست. اصولگرایی یعنی اصول مستدلِ‌ّ منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن» 81/11/8

«اصولگرایی اسلامی متکی به منطق و عقل و استدلال و تجربه و شوق آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی یک ملت می‌شود یک چیز محکوم، می‌شود فحش: اصولگراها! البته مدتی است تعبیر «اصولگراها» را عوض کرده‌اند و می‌گویند «محافظه‌کارها»؛ غافل از این‌که در کشور ما جناحهای مختلف همه‌شان اصولگرایند. البته ممکن است تعدادی تندرو در هر گوشه‌ای وجود داشته باشند، اما جل‌ عناصر کشور ما که در دستگاهها هستند، اصولگرایند و همه‌شان به این اصل معتقدند. این اصول باید در این چشم‌اندازها کاملا دیده و رعایت شود. ما به مرحله‌ای رسیده‌ایم که می‌توانیم و باید این بنا را بر اساس این اصول حفظ کنیم و پیش برویم» 82/4/15

«امروز ارکان تصمیم‌گیری کشور – مجلس شورای اسلامی و دولت و قوه‌ی قضائیه – با مدیریت تفکر اصولی اسلام (به تعبیر رایج: اصولگرایی) اداره می‌شود که این یکی از نعمتهای بزرگ خداست.اصول‌گرایی به حرف نیست؛ اصول‌گرایی در مقابل نحله‌های سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصول‌گرا و اصلاح‌طلب تقسیم کنیم: اصول‌گرا و فلان؛ نه. اصول‌گرایی متعلق به همه‌ی کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آن‌ها را دوست می‌دارند؛ حالا اسمشان هرچه باشد. اصلاحات جزوِ مبانی اصول‌گرایی است… اصلاحات باید ضابطه‌مند و مبتنی بر ارزشها و معیارها و خطکش‌های اسلامی و ایرانی باشد. معیار اصلاحات، قانون اساسی است؛ بر این اساس، باید ما اصلاحات کنیم؛ ما به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات، تصحیح روشهای ماست؛ تصحیح هدفهای مرحله‌ای ماست؛ تصحیح تصمیم‌گیری‌های ماست؛ تعصب نورزیدن روی تصمیم‌گیری‌ها ناحق است. این، غیر از ساختارشکنی و مبارزه‌ی با قانون اساسی، مبارزه‌ی با اسلام و مبارزه‌ی با استقلال یک کشور است.» 85/3/29

«شاخصه‏ ی اول عدالت خواهی و عدالت ‏گستری، فسادستیزی، سلامت اعتقادی و اخلاقیِ مسئولان کشور، اعتزاز به اسلام، ساده ‏زیستی و مردم‏ گرایی، تواضع و نغلتیدن در گرداب غرور، اجتناب از اسراف و ریخت‏ و پاش، خردگرایی و تدبیر و حکمت در تصمیم ‏گیری و عمل، مسئولیت‏ پذیری و پاسخگویی، اهتمام به علم و پیشرفت علمی، سعه ‏ی صدر و تحمل مخالف، اجتناب از هواهای نفس، شایسته‏ سالاری، نظارت بر عملکرد زیر مجموعه، تلاش بی‏وقفه برای این خدمات، قانون‏ گرایی، شجاعت و قاطعیت در بیان و اعمال آنچه که حق است، انس با خدا، قرآن و استمداد دائمی از خدا» 85/6/6

مسلماً هدف از این نوشته تأیید همه حرکات و اشخاص جریان مصطلح به اصولگرایی نبود بلکه اصلاح یک تلقی اشتباه درباره تضاد و تعارض اصولگرایی و انقلابی گری و حتی اصلاح طلبی بود و چه بسا افرادی که در دسته اصلاح طلبی طبقه بندی میشوند ولی حقیقتاً به اسلام، انقلاب و اصولش پایبند هستند و این که بخواهیم برای علم کردن یک جریان سوم به عنوان تنها جریان انقلابی، کلیت این دو جریان سنتی را غیرانقلابی بخوانیم نه با سخنان مقام معظم رهبری قابل انطباق است، نه با اخلاق سیاسی و نه با واقعیت فضای سیاسی کشور و از سوی دیگر جریانات سیاسی باید معیار حب و بغضهایشان را براساس میزان پایبندی به اصول انقلاب تعریف کنند و نه براساس اصولگرا یا اصلاح طلب بودن یا نبودن؛ رهبری میکوشند کشور دچار دوقطبی اصولگرایی و اصلاح طلبی نشود بلکه تمام جریاناتی که به انقلاب اعتقاد دارند را در قطب انقلابی معرفی میکنند و ایشان را در برابر طیف کم شماری قرار میدهند که انقلاب و اصولش را قبول ندارند.

شاید برخی افراد بگویند چون در بین اصولگرایان افرادی وجود دارند که در پایبندیشان به اصول شک و تردیدهایی اثبات یا ایجاد شده است پس از این پس اصولگرایی را طرد و تقبیح کنیم و به جایش از واژه انقلابی گری استفاده نماییم در صورتی که میتوان عیار این افراد را پایین دانست و یا ایشان را به اصول پایبند ندانست، از همین حالا میتوان مطمئن بود که با حذف واژه اصولگرایی و استفاده از واژه انقلابی گری، دیری نخواهد پایید که در انقلابی گری برخی مدعیان آن نیز تردید وارد خواهد شد و لابد در آن زمان باید واژه انقلابی گری را هم تقبیح نماییم که مسلما چنین نسخه ای مضحک و غیر قابل ادامه به نظر میرسد.


nazokbin

95/12/7
9:11 ص

نامزدی بقاییهمانطوری که 65 روز پیش نوشتم، احمدی نژادیها از تحمیل هزینه به نظام، مردم و رهبری دست برنخواهند داشت و همانطوری که قبلاً عرض کردم این جریان بسیار میکوشد علاقمندان خود را تا آخرین روز انتخابات و پس از آن مدیریت کند تا در نهایت با هدف رئیس جمهور شدن احمدی نژاد در سال 1400، این دوره را به روحانی واگذارند و از پیروزی نامزدی که در سال 1400 هم بتواند نامزد انتخابات باشد جلوگیری نمایند. به این منظور با نامزدی بقایی که از رد صلاحیت وی مطمئن هستند میکوشند تا پس از رد صلاحیت احتمالی وی، باب مظلوم نمایی را باز کنند و حامیان خود را با این ادعا که انتخابات آزاد نیست و یا این که سایر گزینه ها جملگی مثل هم ناکارآمد و غیرانقلابی هستند، مردم را از حضور در انتخابات مأیوس نمایند تا با کاهش مشارکت اقشار محروم جامعه، هم انتقام عدم حضور احمدی نژاد را از نظام بگیرند و هم به روحانی برای پیروزی در انتخابات پاس گل بدهند.

و اما همه اشتراکات جریانات اصلاح طلب و اعتدالی با حلقه پیرامون احمدی نژاد، منافع مشترک در انتخابات اخیر و عامل نامزدی بقایی نیست، نگاهی به تفکرهای این سه طیف نشان میدهد که اگر چه هر سه این تفکرات به لحاظ شیوه حکومت داری و مسائل اقتصادی و اجتماعی با هم بعضا در تعارضات آشکار قرار دارند، اما در یک نقطه به اشتراک رسیده اند، این سه بر این اشتراک نظر دارند که تا جایگاه ولایت فقیه قدرتمند و قدرت اول کشور باشد، نمیتوانند اهداف خود را در کشور پیاده کنند و این طور است که اصلاح طلبان متظاهر به علاقه به دموکراسی و اعتدالیون انحصارطلب که هر دو به لحاظ اقتصادی تفکرات سرمایه داری دارند، میکوشند با طیف حلقه احمدی نژاد که اکنون با شعار جدید ملی انقلابی و با ترکیب الگوهایی مثل چاوز، کاسترو، چگوارا، کوروش و بزرگمهر، با گرایشهای مارکسیستی هستند، بتوانند بر مهار قدرت ولایت فقیه از طریق تضعیف نیروهای حزب اللهی، ولایی و انقلابی به همکاری برسند.


nazokbin

95/6/11
8:52 ع

هدایت معنوی جامعهنگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و بسیاری از علما به تکلیف حکومت اسلامی در مسائل فرهنگی این است که حکومت باید درکنار تلاش برای حل مشکلات مادی مردم و گسترش عدالت در جامعه به مقوله رشد و هدایت معنوی جامعه اهتمام ویژه داشته باشد. اگر مروری به یکی از سخنان امام خمینی در تاریخ 10 اسفند 1357 که پس از صحبت سخنگوی دولت موقت (امیرعباس انتظام)، در 8 اسفند 1357 درباره مجانی شدن پول آب و برق برای مستمندان بیان شد، داشته باشیم می بینیم که هدف اصلی از انقلاب از نظر امام، نه مسئله رفاه مادی، بلکه بهبود زندگی معنوی مردم است:

«ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم؛ شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم.» (صحیفه امام، ج6، ص 273)

لیکن آنچه که در میان جریان های سیاسی کشور غالب است، متأسفانه نگاهی افراطی یا تفریطی دراین باره است که در سه دسته مختصرا به آن ها اشاره می کنم:

الف- برخی از جریانات سیاسی کشور نه تنها درپی جاری سازی دین و رشد و هدایت معنوی در جامعه نیستند، بلکه دقیقاً برخلاف آن می­کوشند و حتی پیشرفت جامعه را در دور شدن از قید و بندهای دینی میدانند که این نوع نگرش در اصلاح طلبان و اعتدالیون متأسفانه رایج است. این جریانات نه تنها در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی نمیکند، بلکه مدام تلاش میکند راه تهاجم فرهنگی را با آزادی ماهواره، تطهیر استفاده از آن، حذف فیلترینگ و حذف ممیزی آثار فرهنگی بازتر نمایند. در این نگرش کسانی که تلاش برای هدایت معنوی در جامعه را از حکومت مطالبه میکنند، متوهم، بیکار و افراطی معرفی می شوند و اسلامی کردن علوم انسانی به سخره گرفته می شود.

ب- در طیف احمدی نژاد اگر چه تلاشی برای تسهیل تهاجم فرهنگی صورت نمیگیرد، اما نسبت به آن و مسئله هدایت معنوی جامعه حساسیتی هم دیده نمی­شود. در این جریان میبینیم که مشایی از ملاقات با هنرپیشه های زن استقبال می کند، در مجلس رقصی در کشور ترکیه می نشیند، با فرضیه پایان اسلام گرایی، تکامل بدون اسلام را میسر و میسور معرفی میکند؛ عبدالرضا داوری، از نام خواننده ها و فیلم فارسی های طاغوتی و آثار صمد بهرنگی ذکر خیر میکند، علی اکبر جوانفکر چادرمشکی را موجب جلب نظر مردان معرفی میکند و خود احمدی نژاد با خبرنگاران زن بی حجاب، ساعت ها مصاحبه میکند، مبارزه با بی حجابی را با عبارت معروف «دو تار مو» رد می­کند و از دست گذاشتن برشانه مادر چاوز (که داغدار بود) ابایی نداشت که همه این ها به ما می­گوید از طیف احمدی نژاد هم نمیتوان توقع هدایت معنوی و دینی جامعه را داشت.

ج- جریان اصولگرایی اما نمی تواند نسبت به هدایت معنوی جامعه و نزول معنوی جامعه بی تفاوت بماند، لیکن ضعف بزرگ این جریان، در نحوه بیان دغدغه ها و شیوه مواجهه با جامعه است چرا که متأسفانه حتی منطقی ترین دغدغه را بعضاً با بدترین ادبیات­ها بیان میکند تا جایی که مردم بعضا این جریان را دشمن می دارند! بکاربردن عباراتی مثل دیوثی، عیاشی، هرزگی و... به لحاظ تربیتی، روانی و رسانه­ای چه تأثیر مثبتی می توانند در اصلاح جامعه ایجاد کنند جز اثر عکس؟! آن هم در شرایطی که جریانات سیاسی دیگر می­کوشند با به رسمیت شناختن عرف های غلط جامعه، از این ادبیات غلط اصولگرایان سوءاستفاده کنند و محبوبیت خود را افزایش دهند! لذا جریان اصولگرایی باید یاد بگیرد که صرف تلاش برای هدایت جامعه کافی نیست، بلکه این کار باید با ادبیات و نگاه سرشار از عشق به مردم و همراه با احترام به قانون و به خصوص تبعیت از مشی امام و رهبری میسر است ولاغیر.


nazokbin

95/6/11
8:48 ع

اصولگرایی و اصلاح طلبیاز آنجا که در شناخت جریانات سیاسی و فارغ از نام و نام آوران آنها، حرف اول و آخر را محتوای فکری و آثار عملکردی این جریانات می زند، دو تفاوت بزرگ و کلیدی جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی را بیان می کنم، البته این مطلب اصلاً درپی این نیست که بگوید همه افراد یک جریان خوب یا بد هستند بلکه نگاه به کلیت جریان است و الا که در هر جریانی مفسد و متخلف قابل کشف است که البته ما همه را به یک اندازه محکوم میکنیم:

الف- مهمترین تفاوت در دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی، در جنس مبانی فکری شان است. البته در هر جریانی، افرادی پیدا میشوند که از مبانی فکری جریان خود تبعیت محض نداشته باشند که به تدریج مطرود میگردند، اما اصالت هر جریان در وهله اول به مبانی فکریشان است:

اصول در جریان اصولگرایی، خود مبانی اسلام و انقلاب هستند، لذا در این جریان، به لحاظ سیاسی و اجتماعی، نمیتوان به تولی و تبری، استکبارستیزی، اجرای احکام اسلامی در جامعه، انقلابی گری، امر به معروف و نهی از منکر، حمایت از محرومان و مستضعفان عالم، ساده زیستی مسئولان، پرهیز از اشرافی گری و... بی تفاوت بود و مدت زیادی خود را در این جریان جا داد.

و اما در جریان اصلاح طلبی شما با مبانی متفاوتی روبرو میشوید، اصالت با اصلاح براساس مبانی اسلامی و انقلابی نیست، بلکه تغییر براساس مبانی غربی درمورد لیبرالیسم، سکولاریزم، حقوق بشر، انسانگرایی، رفاه طلبی، لذت جویی و... دنبال میشود. در حدی که میبینیم در نظریات ایدوئولوگ های این جریان و افرادی مانند بشرویه، سروش، حجاریان، زیباکلام، سریع القلم و... مسلماتی مانند وحیانی بودن قرآن، کامل بودن اسلام، اجرایی بودن احکام اسلام برای اداره جامعه، عادلانه و انسانی بودن احکام اسلامی، استکبارستیزی، استقلال و... زیر سؤال برده میشود. از آثار نوع تفکرات اصلاح طلبی این است که توانسته اند انواع منحرفان اعم از دگراندیشان، خداناباوران، پیروان مکاتب ضاله، همجنسبازان، سلطنت طلبان و... را به خود جذب کنند.

ب- تفاوت بزرگ دیگری که در جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی وجود دارد نوع برخورد ایشان با عوامل مفسد و مجرم خودشان است:

مسأله ای که غیرقابل انکار است طرد مفسدین، متخلفین و مجرمین جریان اصولگرایی از داخل خود این جریان است، به نحوی که امثال رحیمی، مرتضوی، جوانفکر و... و هرآن کسی که به این جریان منتسب بوده است پس از اثبات مجرمیت شان، جایگاه خود را در این جریان از دست میدهند.

ولی در جریان اصلاح طلبی دقیقا برعکس است، افرادی مثل مهدی هاشمی، شهرام جزایری، کرباسچی و... نه تنها بعد از اثبات مجرمیت از جریان اصلاح طلبی طرد نمیشوند، بلکه به عنوان نخبه، قهرمان، بزرگ جریان معرفی میشوند و برای ایشان مظلوم نمایی و قهرمان سازی میگردد.

نتیجه: برای جمع بندی به این سخن مقام معظم رهبری اشاره میکنم که فرمودند:

«بنده معتقد به اصولگراى اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنى که از مبانى معرفتى اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو.»

و این نشان میدهد اگر جریانی به اصول اسلام وانقلاب اعتقاد داشته باشد و با اعتقاد به این مبانی و براساس آن ها به دنبال اصلاح جامعه با ابزار و روشهای نو برود مطلوب و پسندیده رهبری است، والا اگر اصولگرایان حتی با وجود اعتقاد به مبانی اسلامی و انقلابی دنبال به روزآوری و نوسازی نباشند و یا اصلاح طلبان بدون این که به مبانی اسلامی و انقلابی پایبند باشند به دنبال ایجاد تغییر براساس مبانی غربی و غیراسلامی باشند، هیچکدام از جریانات اصولگرایی و اصلاح طلبی جامعه را به کمال نمی رساند.


nazokbin

95/5/8
12:19 ص

ائتلاف اصلاحات و اعتدالدر روی کار آمدن روحانی به عنوان رئیس جمهور یازدهم جمهوری اسلامی ایران نقش مهمی داشت و همه به خاطر داریم که وی با ائتلافی که بین سران اصلاحات و کارگزاران شکل گرفت با رأی 7/50 در حالی پیروز انتخابات شد که جریان اصولگرا نتوانستند ائتلافی را که شکل داده بودند به دلیل عدم پایبندی ولایتی به مکانیزم ائتلاف، به سرانجام برسانند.

پیروزی روحانی 2 مدعی داشت، جریان اصلاح طلب از یک سو پیروزی وی را مرهون کنار کشیدن عارف در حمایت از روحانی دانستند و شخص هاشمی و فرزندانش هم پیروزی روحانی را به نام خود ثبت می کردند و البته بعضاً روحانی نیز با کنایه هایی، پاسخ این ادعاها را می داد تا این پیروزی را به نام خود ثبت کند.

فارغ از برخی از این کنایه ها که بعضا به منظور سهم خواهی از سوی اصلاح طلبان انجام می شد ولی در عمل ایشان در تمام این 3 سال حامی روحانی بودند و بارها او را تنها نامزد خود برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم می خواندند که این ها حاکی از استمرار ائتلاف اصلاحات و اعتدال بود که این ائتلاف در انتخابات های اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و دعوت به لیست واحد (امید) نیز تکرار شد.

به غیر از جریان اصلاحات که حامی قطعی روحانی در این 3 سال بوده اند، یک جریان دیگر نیز وجود داشت که در بیشتر موارد از روحانی حمایت کرد، حمایتی که به لحاظ تأثیر بعضاً از حمایت های اصلاح طلبان مؤثرتر بود، جریانی که مهمترین کار مشترکشان با دولت، حمایت، بسترسازی و هموارسازی تصویب و اجرای برجام بود که این جریان، بخشی از بدنه اصولگرای سنتی نزدیک به علی لاریجانی است.

امروز با گذشت 3 سال از ریاست جمهوری روحانی، کشور با مشکلات زیادی در حوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه است، از سویی نتوانسته رونق اقتصادی را رقم بزند و سایه سنگین رکود بر تولید و بازار سرمایه، کالا و نیروی کار حاکم شده، از دیگر سو مسئله حقوق های نجومی و مفاسد بانکی با نقش آفرینی برخی سیاسیون در حال افشاست و از سوی دیگر، برجام با کارشکنی آمریکا مواجه شده تا همان شعارهای تدبیر، امید و کلیدی که به خاطرش رأی آورد، به عاملی برای کاهش محبوبیت روحانی تبدیل شوند.

ناکارآمدی دولت و محقق نشدن شعارهایش اما تنها موجب کاهش محبوبیت روحانی نشد، بلکه باعث شده است تا اصلاح طلبان هم در خصوص حمایت از وی و پایبندی ائتلاف اصلاحات و اعتدال دچار تزلزل گردند، نگاهی به تیتر روزنامه های اصلاحاتی و مواضع برخی از شخصیت های بارزشان نشان می دهد که اصلاحاتی ها امروز با صراحت بیشتری از دولت روحانی به عنوان رحم اجاره ای یاد می کنند و برخی از ایشان نیز مستقیماً از وی می خواهند تا برای انتخابات بعد نامزد نشود تا افرادی که بخت بیشتری دارند، نامزد شوند!

اما این فقط اصلاح طلبان نیستند که در حمایت از روحانی مثل گذشته راسخ نیستند، بلکه روحانی و اعتدالیون هم درباره پایبندی ائتلاف اصلاحات و اعتدال دچار تردیدند که نماد بارزش را در رئیس نشدن عارف و سپس در تشکیل فراکسیون جدید حامیان لاریجانی و روحانی در مجلس شاهدیم که این نشان می دهد، رابطه اصلاح طلبان و اعتدالیون فاقد استحکام لازمی است که این دو جریان را از هم اکنون به ائتلاف با یکدیگر پایبند نگاه دارد.

شبه آنچه که در ائتلاف جریانات اصلاح طلب و اعتدال در حال وقوع است را در جریان اصولگرا نیز مشاهده می کنیم، یعنی جریان نزدیک به علی لاریجانی که به دلیل برخی مواضع در موضوعات مختلف سیاسی از جمله برجام، از لیست اصولگرایان خط خورده بود، امروز رسماً با حامیان روحانی، فراکسیون جدیدی را تشکیل داده اند تا جریان اصولگرای انقلابی، بدون ملاحظه کاری های قبلی بتوانند مواضع انقلابی تر و شفاف تری را اتخاذ کنند.

فارغ از تغییراتی که در جبهه بندی های امروز جریانات سیاسی کشور در حال وقوع است، نزدیکتر شدن لاریجانی و جریانش به روحانی از این جهت عجیب است که اصلاح طلبان که حامیان اصلی روحانی بودند، به خاطر ضعف مفرط دولت روحانی در حل مشکلات کشور، فیش های نجومی و برخی مفاسد بزرگی که در حال افشا هستند و برجامی که روز به روز ناکامیش بیشتر بر همگان اثبات می شود، برای ادامه حمایت از روحانی دچار تردیدند!

باوجود علائمی که از تغییر در جبهه بندی های سیاسی کشور در حال آشکار شدن است اما واقعاً هنوز نمی توان پیش بینی دقیقی از آرایش نهایی انتخاباتی 96 ارائه نمود، این که اصلاح طلبان تا چه حاضر به پایبندی به ائتلاف اصلاحات و اعتدال هستند و یا این که روحانی دعوت به انصراف از انتخابات 96 را چگونه پاسخ می دهد و یا این که آیا اصولگرایان انقلابی قادر به رسیدن به یک تصمیم مشترک، منطقی و انقلابی هستند سؤالاتی هستند که شاید در چند ماه آتی راحت تر قابل پیش بینی باشند.


nazokbin

95/1/13
4:31 ع

photo_2016-03-31_23-07-21

بعد از سخنان رهبری درباره محتوای توئیت موشکی منتسب به هاشمی مبنی بر نااگاهانه و یا خیانتکارانه بودن آن، ابتدا در همان صفحه توئیتر اصلاحیه ای صادر شد و سپس اصالت آن صفحه زیرسوال رفت و موضعگیری هایی انجام شد که برخی از آنها در نوع خود عجیب و بعضا بامزه بودند:

یک هفته ای هست که از انتشار توئیت موشکی هاشمی میگذرد و در همین مدت هم کلی جنجال ایجاد کرد و افراد مطرح سیاسی، فرماندهان نظامی و رسانه های مختلف در نقد آن مطالبی را منتشر کردند و با توجه به حساسیتی که درباره آن مطرح شده بود، اگر توئیت مربوطه تقطیع شده بود، در همین مدت باید آن جملات تکذیب میشد، نه ساعاتی پس از نهیب مقام معظم رهبری.

بحث دیگر اینکه همین کاربری توئیتر قبلا در مطلب تبریک سال نوی میلادی در سایت هاشمی معرفی گردیده بود و تکذیب ارتباط آن با هاشمی گاف بامزه ای بود که با انتشار اسکرین شاتهای سایت هاشمی رسوا شد.

بازهم نکته دیگر، انتشار اصلاحیه از طریق همان حسابی است که اصالتش تکذیب شد که در نوع خود جالب و بامزه بود.

بحث دیگر شکافی است که پس از سخنان رهبری بین هاشمی و اصلاح طلبان رخ داد درحدی که هاشمی با تکذیب و اصلاح با توئیت مربوطه مواجه شد ولی برخی رسانه های اصلاح طلب از همان مطلب به اصطلاح تکذیب و تقطیع شده! همچنان سرسختانه دفاع میکنند که این هم از نکات بامزه پساتوئیت هاشمی است.

در نهایت آمیخته شدن انتشار این توئیت با مفاهیمی مثل ناآگاهی، خیانت، بی عرضگی در مدیریت صفحه شخصی، فرافکنی، دروغگویی، تناقضگویی و ایجاد اختلاف بین هاشمی و جریان اصلاحات در نوع خود عجیب بود.


nazokbin

94/12/7
7:48 ع

اصلاح طلبان

باتوجه به ادعاهای برخی از شخصیت های مطرح اصلاح طلب در برنامه های تبلیغاتی شان، مبنی بر این که اصلاح طلبان پاک ترین سیاستمداران هستند بر آن شدم تا متنی کوتاه در طعنه به این ادعا تقدیم نمایم:

از پاکی سیاستمداران اصلاح طلب این بس ­که وقتی صادق خرازی از لیست اصلاح­ طلبانی که به دشمن گرا دادند خبرداد به جای اینکه این مزدوران را معرفی و طرد کنند، با او کاری کردند که مجبور به­ سکوت گردد. از پاکی ایشان همین بس که کروبی، رییس مجلس اصلاح طلبان با پذیرفتن دریافت چند صد میلیون تومان از شهرام جزایری، این امر را طبیعی دانست. از پاکی شان همین بس که کرباسچی که مجرم بزرگ اقتصادی بود، رئیس ستادانتخاباتی همین کروبی می­ شود و اصلاح طلبان از ایشان قهرمان­ سازی می ­کنند، از پاکی سیاسیون اصلاحاتی این که بس که با تأسیس دانشگاه ­غیر مجاز هاوایی، برای خودشان مدرک ­سازی می­ کردند، از پاکی ­شان این بس­ که شهرام جزایری و وکیلش (علیزاده طباطبایی) می­ گویند به 60 نفر از نمایندگان مجلس­ ششم، نفری ­چند صد میلیون تومان پول داده است، از پاکی سیاسیون اصلاحات این بس که در خصوصی­ سازی­ های دولت اصلاحات با ترک تشریفات انجام شد وبعضاً حتی پول اجناس داخل انبار کارخانجات هم ازدوستان سازندگی و اصلاحات اخذ نشد، از پاکی شان این بس که در دوره اصلاحات، افرادی مثل مهدی­ هاشمی و ترقی جاه بر سفره قراردادهای نفتی نشستند و با اخذ رشوه برمنافع ملی آتش زدند، از پاکی سیاستمداران اصلاحات این که رئیس دولت شان را 8 سال به دروغ دکتر گفتند و از پاکی ایشان این بس که در برخورد با مفاسد کاملاً سیاستزده تقبیح یا تطهیر می کنند.


nazokbin

94/12/3
8:15 ص

photo_2016-02-20_11-04-34از دغدغه های­ی­ که شخصی­ت های­ اصلی­ اصلاح طلبان مطرح می­ کنند مشخص است که رفع حصر، برجام­ های مختلف و جلوگیری ازسوال و استیضاح وزراء دغدغه های­ اصلی­ اصلاح طلبان هستند، ولی آیا به راستی این موارد دغدغه­ های اکثر مردم نی­ز به شمار می­ آی­ند؟! آیا رفع حصـر از کسانی ­که اگر حصر امنیتی شان به  بازداشت ­قضایی و محاکمه و مجازات تبدیل شود، ما حصـلی جز اعدام برای­ شان نخواهد داشت؟! آیا برجامی­ که به ازای عقب نشینی­ های سخت و طولانی هسته­ ای و بازرسی های گسترده از مراکز مختلف هسته ­ای، امنیتی و نظامی برای رفع  تحریم ­های بانکـی و نفتی پذیرفتیم، جز حاصل همین فتنه 88 بود که در سال­ های 89 و 90 به درخواست حامیان فتنه و برای حمایت از ایشان به مثابه جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران ومردم، کارسازی شد؟! آیا قبح ­زدایی از قانون­ شکنی و تطهیر قانون شکنان مهمترین دغدغه مردم است؟! آیا برجام هسته­ ای به ازبین رفتن رکود، بیکاری و فقـر، همچنین تقویت اقتصاد، تولید و تحقق عدالت اجتماعی ختم شده است که برجام­ های متعدد داخلی به قیمت چالش، تنش و چانه­ زنی را در دستور کار قرار داده اند؟! آیا جلوگیری از استیضاح کسانی که  دانشگاه را به خانه احزاب و محل تنش و درگیری تبدیل می­ کنند وموجب کاهش رشد تولید علم می شوند، می­ تواند بزرگترین هدف یک مجلس باشد؟! آیا تلاش دولت برای کوچ کردن از زمین اقتصاد به زمین سیاست، به کمک نمایندگان غیر اقتصاددان و سیاستزده مطلوب است؟! آیا نمایندگانی که بالاترین هدف شان، ممانعت از سوال و استیضاح و انجام رفع­ حصر است، وکیل مردم هستند و یا وکیل­ الدوله و وکیل­ الفتنه؟!


nazokbin

94/12/3
8:13 ص

139411291415542737150504باتوجه به اظهارات دکتر عارف که در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره چرایی عدم برائت از حمایت های BBC از اصلاح طلبان و لیست انتخاباتی شان گفت: «از چه چیزی اعلام برائت کنیم؟! بیکار نیستم که 24 ساعته از BBC اعلام برائت رسمی کنم، آنها برای ایجاد فتنه و تفرقه این کار را می‌کنند؛ برای اینکه چهره‌های مؤمن، انقلابی و همیشه در صحنه را زیر سؤال ببرند»!!! چند سوال می پرسیم:

1- آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چرا BBC و VOA، شبکه های دولتی انگلیس و آمریکا که در دشمنی شان با مردم ایران کسی تردید ندارد، از شما و لیست هایتان 24 ساعته حمایت میکنند؟!

2- آیا آمریکا و انگلیس و رسانه های شان بیکار و بی عقل هستند که هر لحظه نسبت به شما و لیست تان ابراز ارادت میکنند و مفت و مجانی برای شما هزینه صرف میکنند؟! آیا از شما جریان انقلابی تری وجود ندارد که برای خدشه به او، از او الکی حمایت کنند؟!

3- آیا برای ابراز برائت از منتقدان و جریان های داخلی انقلابی و حزب اللهی که مدام ایشان را افراطی و تندرو لقب می دهید بیکار هستید، فقط برای برائت از BBC و VOA دشمنان قسم خورده انقلاب، سرتان شلوغ است؟!

4- چطور برای مسائل خیلی سطحی تر و کم اهمیت تر از سوی امثال کرباسچی و یونسی خیلی سریع واکنش شدید نشان می دهید ولی در برابر مواضع ضدانقلاب که شما را از خود می دانند، اساساً فرصت موضع گیری ندارید؟!

5- آیا حمایت های آمریکا و انگلیس از شخصیت های اصلاح طلبی مانندِ گنجی، سازگارا، مهاجرانی، محسن کدیور، فریبا داوودی مهاجر، فاطمه حقیقت، رجبعلی مزروعی، سروش، علی اصغر رمضانپور، مجتبی واحدی، نیک آهنک کوثر، مسیح علی نژاد و … که منجر به پناهندگی ایشان به دشمن گردید هم برای تفرقه و حمایت از نیروهای انقلابی و همیشه در صحنه بود؟!

6- آیا فکر نمی کنید همین عدم برائت از جریان های ضدانقلاب باعث شده است تا طیف شما ملغمه ای باشد مورد حمایت توأمان آمریکا، انگلیس، اسرائیل، ریگی ها، سعودی ها، رجوی ها، همجنس بازان، ملی مذهبی ها، سلطنت طلبان، آتئیست ها و دگراندیشان؟!

7- آیا نمی دانید یکی از فروع مهم دین در کنار تولی، تبری است؟! آیا این وقت نداشتن برای تبری جستن از دشمنان اسلام چه با فرار از «مرگ بر آمریکا» و چه حتی با فرار اعلام برائت از BBC ، ناشی از ضعف ایمان و انقلابی بودن تان نیست؟!


nazokbin

94/12/3
8:10 ص


JALALI-LARIJANIباتوجه به حضور آقای علی لاریجانی در ائتلاف اصلاح طلبان، این مطلب در وهله اول خطاب به ایشان و سپس به جریان انقلابی تقدیم می گردد:

آقای علی لاریجانی! ما از همان وقت که مقام معظم رهبری صراحت موضع گیری را مطالبه می کرد، شما را در قامت ساکت فتنه دیدیم، گوش به زنگ بودیم که شما را روزی در لیست اغیار ببینیم و این که امروز به همراه یار غار خود، کاظم جلالی درلیست اصلاح­ طلبان قرار گرفته ­اید، برای ما یک غنیمت است چرا که جریان اصول­گرایی بالاخره از وجود عناصری که دچار استحاله بودند و نقش نفوذی و مانع وحدت  را در این جریان سال ها ایفا می ­کردند پاک می شود، بالاخره کسانی که خودشان را رفیق اصولگرایان و شریک اصلاح طلبان قرار داده بودند، ماهیت شان هم از طرف اصولگرایان به طرد انجامیده و هم رسماً از سوی اصلاح طلبان به سر لیستی ختم شده است.

ضمناً اخیراً در مصاحبه تان گفته اید که تصویب برجام در 20 دقیقه صورت نگرفته است و کاری 2 ماهه بوده است، اما آنچه که ما به وضوح دیدیم این بود که شما در طول 20 دقیقه، حاصل بررسی دقیق 2 ماهه کمیسیون برجام با حضور مسئولان سابق و حاضر و دانشمندان و کارشناسان دلسوز هسته ای و امنیتی و اقتصادی را به دیوار کوبیدید و با ادعایی که از سوی دفتر رهبری هم تکذیب شد، طرحی را در دقیقه 90 از جیبتان در آوردید و در عرض 20 دقیقه، این طرح را جایگزین برجام کردید و به تصویب رساندید و این همت شما اینقدر بالا بود که جریان های اصلاحات و اعتدال اقرار کردند که هیچ شخصیتی از خودشان قادر به این کار نبود و این هنری بود که تنها از جانب شما با ظاهر اصولگرایی تان برمی آمد.

آقای لاریجانی! اکنون شاید بتوانید کمی از کدورت مان نسبت به خودتان بکاهید، چرا که بالاخره نقاب و پوستین را از رخ و رخت برداشتید و خود واقعی تان را نشان دادید، این که شما با رأیی که از فراکسیون حداکثری اصولگرایان، رئیس مجلس شدید ولی در خدمت جریان مقابل سال ها حرکت کردید، موجب نارضایتی ما بود و گرنه چه اشکالی دارد، شما با برند اصلاح طلبی برای رفع حصر سران فتنه بجوشید؟! و با کت و کلاه بنفش برای اعتدال و تحقق برجام های رنگارنگ شان بکوشید؟!

آقای علی لاریجانی! این چنین است که ما حضور شما و آقای کاظم جلالی در لیست اصلاح طلبان را مایه تبریک به شما و خودمان می دانیم چرا که به نظر ما همانطوری که نفاق دینی از کفر دینی بدتر است، نفاق انقلابی و سیاسی هم از کفر انقلابی یا همان ضد انقلابی بدتر است و به این لحاظ قائلیم که شما بالاخره از نفاق جریانی و سیاسی خلاص شدید و ما هم بدون این که از حضور افرادی مثل شما در جریان اصولگرایی شرمنده باشیم می توانیم خوشحال باشیم، ما امروز از جدا شدن این دندان خراب از جریان اصولگرایی و انقلابی گری ناراحت نیستیم چرا که دردهای زیادی از این دندان در برخورد با جریان انقلابی دیده ایم و امروز می توانیم با رویش های اصیل انقلابی، خلاً این دندان عاریتی را پر کنیم و بیش از همیشه بدون عناصری مثل ولایتی و لاریجانی و کاظمی که مانعی برای وحدت اصولگرایان بودند به سوی وحدت اصولگرایان حرکت کنیم.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه