لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

94/10/7
11:58 ص

 

-mesbah-yazdi-rahbari
اخیراً مطلبی با عنوان “نظر آیت الله مصباح یزدی درباره رأی مردم” از سوی گروه های اصلاح طلبان در شبکه های اجتماعی منتشر گردیده است که منبع آن را نشریه پرتوی سخن مورخ 1384/10/7ذکر کرده اند ولی اولاً اکثر قریب به اتفاق آن با عین سخنان علامه تفاوت دارد و ثانیاً چند جمله ای هم که شبیه جملات علامه هستند، به دلیل تقطیعی که صورت گرفته است عملاً معنی متفاوتی پیدا کرده اند که با یافتن اصل مطلب در سایت نشریه پرتوی سخن، عین عبارات مورد استفاده در شبهه با عین عبارات موجود در مقاله تطبیق داده شد و نزدیک ترین جملات این دو متن، در کنار هم برای قضاوت شما تقدیم میگردد:

متن تقطیع شده: در حکومت اسلامی رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشورشان و نه در اعتبار قانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری و انتخاب خبرگان و رهبری

اصل سخن علامه: به‌ نظر ما تمام‌ مقرراتی‌ که‌ در کشور اسلامی‌ ایران‌ اجرا می‌شود همه‌ اعتبارش‌ به‌ امر ولایت‌ فقیه‌و امضای‌ او است‌ اگر بدانیم در‌ جایی‌ در یک‌ مورد‌ راضی‌ نیست،‌ هیچ‌ اعتباری‌ ندارد. گاه مورد خاصی‌ را تعیین‌و گاهی هم‌ نهادی‌ را تصویب‌ می‌کند. این‌ که‌ امام‌ قانون‌ اساسی‌ را تصویب‌ کرد این‌ یعنی‌ من‌ دستور می‌دهم‌ اینگونه عمل‌ کنید و اعتبار پیدا می‌کند چون‌ او امضا کرده است. اگر امضا نکرده‌ بود هیچ‌ اثری‌ نداشت. حتی اگر تمام‌ مردم‌ هم‌ را‡ی‌ می‌دادند هیچ‌ اعتبار قانونی‌ و شرعی‌ نداشت‌ همانطور که‌ خودش‌ فرمود. براساس‌ نظریه‌ نصب‌ اصلاً اعتبار قانون اساسی از‌ امضای‌ او سرچشمه می گیرد‌ اما طبق‌ نظریه‌ انتخاب‌ توجیه اعتبار قوانین و تصرفات مشکل است. می گویند اعتبار دهنده نظر اکثریت‌ است اما‌ اقلیتی‌ که‌ قبول‌ نکردند نسبت به آنان چگونه توجیه میشود؟ همه‌ مشکلاتی‌ که‌ در دموکراسی‌وجود دارد‌ این‌جا مطرح می‌شود. 

متن تقطیع شده: ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و آن “رضایت ولایت فقیه” است

اصل سخن علامه:  اگر قبول‌ کردیم‌ که‌ مسأله ولا‌یت فقیه‌ انتصابی‌ است‌ یعنی ولی فقیه منصوب به‌ نصب‌ عام‌ است. یعنی‌ ملاک‌ اعتبار و مشروعیت به خدای متعال می‌رسد فقیه‌ واجد شرایط‌ اختیار جان‌ و مال‌ مسلمان‌ها را دارد. البته در مقام‌ عمل‌ بدون‌ مقبولیت‌ مردمی احکام آن قابل‌ اجرا نیست.‌ فرض‌ کنید ما کشف‌ کردیم‌ که‌ از طرف‌ امام‌ زمان‌ آقای‌ x مصداق‌ آن‌ نصب‌ عام‌ است‌ اما مردم‌ نمی‌شناسند، عملاً چیزی‌ تحقق‌ پیدا نمی‌کند. طبق‌ نظریه‌ انتصاب‌ اگر او دستور داد پارلمان‌ تشکیل‌ شود و مردم‌ نمایندگان‌ مجلس‌ را تعیین‌ کنند به حرف او این کار اعتبار پیدا می‌کند. آن‌ها قانون‌ تصویب‌ می‌کنند اعتبار این‌ قانون‌ به‌ حرف‌ او است‌ که‌ می‌گوید این‌ مجلس‌ رسمیت‌ دارد و یا این‌ دولت‌ اطاعتش‌ واجب‌ است.‌ این‌ از همان‌ ولایت‌ الهی نشأت گرفته و‌ متفرع‌ بر حکومت‌ او است.

متن تقطیع شده: اگر در جمهوری اسلامی تا کنون سخن از انتخابات بوده است، صرفا به این دلیل است که ولی فقیه مصلحت دیده است فعلا انتخابات باشد و نظر مردم هم گرفته شود.

اصل سخن علامه: انتخابات‌ ریاست جمهوری اعتبارش‌ به‌ رضایت‌ او است،‌ مصلحت‌ دیده‌ که‌ در این‌ شرایط‌ مردم‌ رای‌ بدهند. اما حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ آن‌ها دارند پیشنهاد میکنند و میگویند ما این‌فرد را می‌خواهیم‌ اما‌ الامر الیکم‌ شما باید نصب‌ کنید نخواستی‌ نصب‌ نکن.‌ این‌ که حضرت امام (ره) میفرماید‌ رئیس‌ جمهور منتخب‌ بدون‌ نصب‌ ولی‌ فقیه‌ طاغوت‌ است‌ یعنی‌ همین‌.

نتیجه: با توجه به اظهارات استاد مصباح، رأی مردم و مقبولیت مردم شرط تحقق هر حکومت من جمله حکومت اسلامی است ولی مشروعیت مسئولان و قوانین را به امضای ولی فقیه معرفی می کند. عملاً علامه مصباح چه در ابتدای بحث و چه وسط و چه انتهای بحث، مباحثش را شاهد و دلیل از علمای دیگری مثل علامه نراقی و حضرت امام خمینی (ره) می آورد. در پایان با توجه به مشی قدیمی جریانات انحرافی فکری و ضدانقلاب در ایراد اتهامات و تحریفات نسبت به علامه مصباح، لازم می دانم، نظر شما را به سخن مقام معظم رهبری در خصوص اتهاماتی که به علامه مصباح وارد می کنند، جلب می نمایم:

«یک نفر مثل آقای مصباح یزدی مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرد.حرف رسا و منطق قوی و مستحکم هرجایی باشد انجا را دشمن زود تشخیص می دهد.با مرحوم شهید مطهری هم همین جور برخورد کردند.»


nazokbin

94/10/5
8:46 ص

khatamiمعمولاً و اکثریت قریب به اتفاق حامیان آقای محمد خاتمی از مدعیان تقلب در انتخابات 88 هستند که علی رغم محدودیت قانونی در تطهیر و مطرح کردن مجدد وی در رسانه ها، طی یکی دوسال اخیر تلاش زیادی در این راستا داشته اند که البته این تلاش با سکوت مقامات قضایی همراه نشد و در مواردی منجر به برخورد با نشریات متخلف گردید که این مسئله موجب گردیده است تا مطلبی در خصوص عملکرد خاتمی در این 6-7 ساله به عنوان مقدمه و در نهایت یک سوال کلیدی مطرح نمایم:

خاتمی سالها به عنوان رهبر جریان اصلاح طلب معرفی شد و طی مدتی که جریان افراطی اصلاح طلب خواستند از وی عبور کنند عملاً با تشدید مواضع ضد دینی و ضدانقلابی از سوی مردم، مطرود گردیدند، به نحوی که تاسال ها تمام انتخابات اعم از شواری شهرها و مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری را باختند و در انتخابات 92 نیز ناچار به ائتلاف و سپس هم کنارگذاشتن نامزدشان در ائتلاف شدند.

حضور خاتمی در انتخابات 88 به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی تقریباً قطعی شده بود که اعلام حضور موسوی باعث شد تا خاتمی از این حضور انصراف دهد که برخی این را به مثابه گذشت وی و برخی نیز به مثابه تیزهوشی وی به منظور پرهیز از باخت در شرایطی دانستند که اولاً مردم در ادوار گذشته به رؤسای جمهور دوبار فرصت داده بودند و ثانیا عملکرد دولت نهم و محبوبیت وی قابل مشاهده بود. عدم حضور خاتمی به عنوان نامزد مانع نشد که از نامزدی موسوی حمایت نکند و به همین دلیل از چندماه قبل از انتخابات، با تشکیک کنندگان در انتخابات همصدا شد و حتی درجلسه ای که به منظور تشکیل کمیته صیانت از آرا در منزل هاشمی برگزار شد حضور یافت و در سخنرانی های خود نیز به تشکیک در انتخابات پرداخت و با خبری که در ساعت 12:10 روز 24 خرداد سایت یاری نیوز از قول او منتشر کرد، برنده شدن موسوی در انتخابات را اعلام کرد تا بعد از مصاحبه صبحگاهی عفت مرعشی دومین گام را در اعلام برد زوهنگام موسوی بردارد که این خبر با تبریک رسمی خاتمی به موسوی که در ساعت 21:6 از طریق سایت جمهوریت منتشر گردید، تکمیل شد.

بعد از شعله ور شدن آتش فتنه، خاتمی تا روزها، همچنان با حضور در راهپیمایی 25 خرداد و نامه به رئیس قوه قضاییه در 28 خرداد و صدور بیانیه 31 خرداد و اظهارات فتنه گرانه در جمع متهمان بازداشت شده فتنه در تاریخ 10 تیر و پیشنهاد رفرانودم در 29 تیر و امضای نامه تحریک آمیز به مراجع در 3 مرداد و حضور در راهپیمایی 27 شهریور دربین حامیان فتنه و … تلاش کرد تا در روشن ماندن آتش فتنه کمک نماید ولی وقتی دید تمام تلاشهایشان برای روشن ماندن فتنه در پس روشنگری های نظام و افشای ماهیت واقعی فتنه ذیل حمایتهای دشمنان خارجی بی فایده است، کم کم حضورش را از متن فتنه کم کرد و این چنین شد که برخلاف موسوی و کروبی که به اقدامات اغتشاشاگرانه شان تا زمان محصور شدن ادامه می دادند، خاتمی محصور نگردید.

پس از کمرنگ شدن حضور خاتمی در صف اول فتنه، یک اقدام دیگر او به شدت مورد انتقاد بسیاری از فتنه گران و حامیان فتنه قرار گرفت و آن حضور پای صندوق رأی انتخابات مجلس نهم بود. عملاً خاتمی با این حضور، ادعای غیرقابل اعتماد بودن نظام را نادیده گرفت که عملا یک چرخش از اتهامات قبلی خود علیه نظام به شمار می رفت، چرا که او در انتخاباتی شرکت کرد که همان دولت، همان شورای نگهبان، همان قانون انتخابات و همان نظام آن را اجرایی، نظارت و تأیید کردند.

تغییر چرخش بعدی خاتمی در یک سخنرانی بین دانشجویان بود که رسماً گفت «من نمیگویم که تقلب شده است» که فایل صوتی این جمله منتشر گردید و پس از آن نیز در یک اظهار نظر دیگر نسبت به موسوی و برخی اقدامات وی در فتنه 88 مانند خداجو خواندن هتک حرمت کنندگان به پرچم اباعبدالله سخت انتقاد کرد که این انتقاد با واکنش تند موسوی مواجه گردید.

سوال جدی که از حامیان خاتمی می توان پرسید این است که:

اگر خاتمی آنطوری که از اول نشان داد به وجود تقلب در انتخابات اعتقاد داشته است پس چرا وقتی که احتمال پیروزیش کمرنگ شد خودش را کنار کشید؟! اگرهم آنطوری که بعدا علام کرد به تقلب اعتقاد نداشته است پس چرا جریان اصلاحات را از افتادن به این چاه دروغ بازنداشته است؟! چرا وقتی که آتش فتنه 88 کم فروغ شد مسیرش را از سران دیگر فتنه جدا کرد؟! چرا پس از خاموش شدن آتش فتنه تازه یادش افتاد که ازاشتباهات موسوی در فتنه 88 انتقاد و از اعلام متقلب بودن نظام استنکاف نماید؟! آیا همه این موارد اعم از حمایت ها، کنار کشیدن ها و سپس انتقاد کردن ها نشان از رفتار غیراخلاقی وی برای حفظ قدرت و حتی با تمسک به ابزار دروغ، تهمت و تخریب نیست؟!


nazokbin

94/9/12
8:53 ص

shobhehشبهه:
نقدی بر فتوای عجیب رهبر ایران مبنی بر حرمت انتقاد علنی از عملکرد مسئولین نظام !!
متن فتاوای ایشان به ترتیب زیر است :
‏« گزارش دادن ظلم مسئولین به مراکز و مراجع مسئول براى پیگیرى و تعقیب، بعد از تحقیق و اطمینان نسبت به آن اشکال ندارد و حتّى اگر از مقدمات نهى از منکر محسوب شود واجب میگردد، ولى بیان آن در برابر مردم وجهى ندارد، بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است .‏» ‏( اجوبة المسائل، تجسّس و خبرچینى و افشاء اسرار، شماره 1391‏) همچنین ایشان در استفتائی دیگر میگوید : واضح است هر عملى که موجب بدنامشدن چهره جمهورى اسلامى که در برابر کفر و استکبار جهانى ایستاده است، شود به نفع اسلام و مسلمین نیست . بنابراین، اگر این سخنان موجب تضعیف نظام جمهورى اسلامى باشد جایز نیست .‏» ‏( اجوبة المسائل، تجسّس و خبرچینى و افشاء اسرار، شماره 1397) ، صدور چنین فتاوایی از سوی رهبر ایران حقیقتاً بسیار سؤال برانگیز، عجیب و غیر قابل درک است؛ چراکه از یکسو نه با مبانی عقیدتی، ایدئولوژیک و بنیادین اسلامی و نه با سیره عملی اهل بیت علیهم السلام سازگاری ندارد و از سوی دیگر در دنیای امروز صدور چنین احکام و فتواهایی از سوی حاکمان کشورها به چیزی جز استبداد و خودکامگی آن ها تعبیر نمی شود …

پاسخ به شبهه:
باتوجه به این که در متن شبهه خود سوالات بیان نشده است، دو سوالِ استفتاء در ادامه می آید:
“آیا بیان ظلم یاخیانت بعضی از مسئولین ادارات در برابر مردم جایز است؟”
“عدّه‏ای در برابر دیگران مبادرت به طرح کمبودها و ضعف هایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد، می ‏کنند، گوش‌دادن به این سخنان و حکایت ها چه حکمی دارد؟”
و در ادامه به اشکال وارد شده در خصوص این دو فتوا مختصراً پاسخ داده می شود:

1- همانطور ی که در متن استفتاء آمده است، مقام معظم رهبری به صورت کلی نقد علنی به مسئولین را حرام و غیر مجاز اعلام نکرده اند، بلکه به صورت مشروط حرام اعلام کردند که “…بلکه اگر موجب فتنه و فساد و تضعیف دولت اسلامى شود حرام است .‏” و مسلماً این موجب فتنه، فساد و تضعیف دولت اسلامی شدن بابت هر انتقادی صادق نیست.

2- حرمت فتنه و فساد در نظام اسلامی اینقدر بالاهست که در این فتوا لحاظ شده است و امام خمینی (ره) و بسیاری از مراجع معاصر دیگر مثل آیات عظام وحید خراسانی و مکارم شیرازی و نوری همدانی هم حفظ نظام را از اوجب واجبات دانسته اند. و حتی خود حضرت امیرالمؤمنین (ع) هم در جایی که دیدند حکومت اسلامی و جامعه مسلمین دچار لطمه می شود استخوان در گلو و خار در چشم، در برابر بزرگترین ظلم عالم سکوت کردند.

53efbd18355fb311a58faa61ca3733b212d67fb5

3- مقام معظم رهبری از طلایه داران عدالت خواهی و مطالبه گری نسبت به مسؤولان هستند و خودشان بارها در هم ین خصوص با دستورات و بعضاً نهیب هایی که به عنوان مثال در آخرین پیامشان برای همایش مبارزه با مفاسد اداری بیان کردند، از سران قوا و سایر مسؤولان انتقادکردند و اگر رهبری هرگونه نقدی را حرام می دانستند خودشان مرتباً مرتکب آن نمی شدند.

4- توصیه های مقام معظم رهبری به دولت ها و مسؤولان بابت پذیرش انتقادات منصفانه و توصیه های شان به نقد منصفانه، خود نشان از اعتقاد راسخ ایشان به فرهنگ نقد منصفانه و مطالبه گری عالمانه دارد.

5- بسیاری از نقدهای معمولی و طبیعی خودشان موجب اصلاح نقاط ضعف و جلوگیری از تضعیف نظام می گردند، لیکن اگر کسی بداند که برآیندِ بیان یک شیوهی خاص اعتراض، در نهایت به جای این که موجب اصلاح گردد موجب فتنه و فساد و تضعیف حکومت اسلامی می گردد، مسلماً مسئله متفاوت است.

6- مقام معظم رهبری تشخیص مسئله را به مقلد واگذار کرده است تا اگر عملی را موجب بدنامی ، تضعیف یا بروز فتنه یا فساد ببیند، طرح علنی اش را حرام بداند ولی تشخیص آن، بدون ایجاد منع قانونی به مقلد واگذار شده است؛ و هم اکنون رسانه ها و اشخاص به راحتی و بدون هرگونه عواقب قانونی به انتقاد علنی از مسئولان و حتی قوا و نهادهای قانونی و حتی نظرات رهبری اقدام می کنند (البته باید بین نقد و اقدام عملی خودسرانه تفاوت قائل بود) و عملاً رهبری تلاش دارند بین عدالت جویی، نقدمنصفانه و تضعیف نشدن حکومت اسلامی یک رابطه فراهم آورند.

7- همانطوری که آبروی مؤمن محترم و طرح اتهام علیه افراد بدون ارائه اسناد و آرای مجاری قانونی، یک جرم و گناه تلقی می شود، همین مسئله درخصوص مسئولین هم صادق است، نمی توان بدون اطلاع داشتن از قوانین و محدودیت های مسئولین و اطلاع از روند دقیق فرایندهای اداری و ابعاد مختلف مسائل، مرتکب تهمت و هتک حرمت گردید، لیکن متأسفانه این نقیصه هم اکنون در کشور رایج است و اشخاص به راحتی اقدام به تخریب شخصیت های مسئولان حاضر یا گذشته می نمایند که این شیوه نه به لحاظ هتک حرمت به آبروی مسئولان قابل پذیرش است و نه بابت هتک حرمت به شخصیت و جایگاه نظام اسلامی.


nazokbin

94/8/25
10:31 ع

dastdoostiبا توجه به خطی که آقای هاشمی در پایان دادن به جریان آمریکاستیزی دنبال میکنند، آیاتی که در سایتشان منتشر میگردد نیز بعضاً در جهت تطهیر رفتارهای مذبذبانه در برابرآمریکا است که این بار از آیه 61 سوره انفال برای تطهیر دست دادن کری با ظریف و دوستی با آمریکا استفاده می نماید ولی اگر به آیات قبل و بعد این آیه توجه نشود در نتیجه گیری اشتباه صورت خواهد گرفت:
59- وَلَا یَحْسَبَنَّ ?لَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لَا یُعْجِزُونَ؛ آنها که راه کفررفتند، نپندارندکه پیشرفته اند،آنها هرگز ما را ناتوان نخواهندکرد!

60- وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ?سْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ وَمِن رِّبَاطِ ?لْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ اعَدُوَّ ?للَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ ?للَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَىْءٍ فِى سَبِیلِ ?للَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ هر نیرویی درتوان دارید، برای مقابله با آنها، آماده سازید! و اسبهای ورزیده، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطورکامل به شما بازگردانده میشود، وبه شما ستم نخواهدشد!

61- وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَ?جْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى ?للَّهِ إِنَّهُ هُوَ ?لسَّمِیعُ ?لْعَلِیمُ؛ و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی؛ و بر خدا توکّل کن، که او شنوا و داناست!

62- وَإِن یُرِیدُوا أَن یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ ?للَّهُ هُوَ ?لَّّذِى أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِ?لْمُؤْمِنِینَ؛ و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد.

63- وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِى ?لْأَرْضِ جَمِیعً?ا مَّا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَ?کِنَّ ?للَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می‌کردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی‌توانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است!

64- یَ?أَیُّهَا ?لنَّبِىُّ حَسْبُکَ ?للَّهُ وَمَنِ ?تَّبَعَکَ مِنَ ?لْمُؤْمِنِینَ ؛ ای پیامبر! خداوند و مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند، برای حمایت تو کافی است (؛ فقط بر آنها تکیه کن)!

65- یَ?أَیُّهَا ?لنَّبِىُّ حَرِّضِ ?لْمُؤْمِنِینَ عَلَى ?لْقِتَالِ ? إِن یَکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَ?بِرُونَ یَغْلِبُوا? مِا?ئَتَیْنِ ? وَإِن یَکُن مِّنکُم مِّا?ئَهٌ? یَغْلِبُو?ا? أَلْفً?ا مِّنَ ?لَّذِینَ کَفَرُوا? بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ? لَّا یَفْقَهُونَ ؛ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می‌گردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمی‌فهمند!

همانطوری که از آیات مشخص است، قبل و بعد از صدور مجوز برای صلح، آیات جهاد وجود دارد، جهادی که موجب تمایل دشمن به صلح شده است و صلحی که با فریبکاری دشمن دوباره به جهاد می انجامد و در همین مسیر نیز خداوند، خود را کافی میداند و پیامبر را به یاری خود و مؤمنین نوید می دهد، حال به راستی آیا آنچه که آقای هاشمی در حال ترویج آن است با این مجموعه آیات قابلیت انطباق دارد؟! مسلماً قرآن با دست درازکردن از عجز و ناتوانی در برابر دشمن مخالف است. معنی “نجح” تمایل پرنده در حال پرواز به یک سمت است و این تمایل یک تمایل حرفی نیست،‌ به معنی دست دراز کردن صرف هم نیست، بلکه به معنی تمایل عملی است، یعنی واقعا احساس کنید که دشمن دنبال صلح است نه این که در حالی که حتی آنی دست از تهدید و فشار و بدخواهی و بدعهدی برنداشته است، بگویید که دشمن دنبال صلح است، نگاه قرآن این نیست که استکبارستیزی را ماجراجویی معرفی کند، این آیات نمی فرماید که شما ابتدا دست برای صلح با دشمنان اسلام دراز کنید، بلکه میگوید اینقدر قوی باشید که از شما بهراسند و اگر آنها تمایل واقعی به صلح نشان دادند، آنگاه با آنها صلح کنید، ولی بازهم اگر دیدید از در فریب درآمدند به جهاد و مبارزه با ایشان با اتکا بر خدا و اکتفا به حمایت مؤمنان اکتفا کنید، این آیات می گوید که اصل بر مبارزه و مجاهدت و تکیه بر خدا و کمک مؤمنان است نه این که تعامل و دوستی با آمریکا به عنوان یک اصل و تنها کلید حل مشکلات معرفی گردد.


nazokbin

94/8/18
12:35 ع


n00128116-bاخیراً یک فایل صوتی از جناب نقویان منتشر گردیده است که در آن تلاش می کند مقام خود را بالاتر از آن بداند که حتی در خصوص رهبری و بیت ایشان فریب بخورد و یا می گوید که این که مردم با شوق و ذوق به ایشان عرض ارادت می کنند ناشی از حب دنیا و حب مقام و فریبکاری است و می گویند که جز 14 معصوم که عصمت دارند، دیگر حرف هیچ کسی را بدون این که قانع شود نمی پذیرد، که با این مطلب کوتاه به آنها پاسخ داده می شود:

البته مواضع ایشون در خصوص فتنه و حمایت از سران فتنه و مواضع مذبذبانه ایشان مسبوق به سابقه هست ولی این که یک فایل صوتی را معیار و مستند فرض کنیم نیز صحیح نیست چرا که امکان تقطیع در خصوص بسیاری از جملات آن وجود دارد و چه بسا جمله ای در مورد رهبری به جمله ای در مورد فلان آیت الله چسبانده شده باشد بدون این که شما متوجه شوید. شاید در فیلم بتوان قیچی خوردن را راحت متوجه شد ولی در فایلهای صوتی این مسئله به راحتی میسر نمی شود ولی با این وجود برخی از اظهارات ایشان غیرقابل انکار بوده و مکرر بیان شده اندکه در این خصوص در چند بندبه مطالبشان پاسخ می دهم:

اولا که ایشان تبعیت و پذیرفتن را یکی فرض کرده است، چه بسا شما حتی ممکن است نظر امام معصوم هم برایتان کمی عجیب باشد ولی ولایت اقتضا می کند که تبعیت گردد.

بحث دیگر هم موضوع عصر غیبت و بحث ولایت فقیه است. کسی که ادعا میکند تابع معصومین علیهم السلام است نمی تواند بحث ولایت فقیه را نپذیرد، کسی خود را تابع معصومین می داند، نمی تواند در مورد بحث ولایت فقیه طوری صحبت کند که این ولایت در حد یک توصیه و حتی کمتر از آن تلقی گردد.

ایراد سومی که در سخنان ایشان وجود دارد تلاش برای نیت خوانی و اتهام براساس ذهن خوانی است. این که به یک نفر عرض ارادت شود یا دست عالمی یا ردای عالمی بوسیده شود را با چه حجت شرعی مبنی بر دنیا دوستی و مقام دوستی می توان تلقی کرد و تهمت زد؟! آیا هر عالمی که دستش بوسیده می شود یا هر کسی که از او تبعیت می شود یا هرکسی که از او استقبال می شود برای حب قدرت و دنیاست؟! اگر اینطور باشد که ائمه معصومین و بسیاری از علمای صاحب کرامت شیعه اینچنین مورد ارادت و محبت قرار داشتند و کسی که اینچنین مدعی تبعیت از ائمه معصومین است حداقل به حرمت ایشان نباید عملی که توسط ایشان نیز صورت می گرفته را اینچنین متهم به حب دنیا و مقام نماید.

در کنار مطالب فوق وقتی می بینیم در جایی که به فتنه گران می رسد حمایت بی دریغ خود را مشمول حال ایشان می کند و حتی برمبنای احتمال و بدون هیچ حجتی، حدس خود را مبنی بر این که حداقل امام حسین در 3 بار ملاقاتش با عمرسعد یکبار با او دست داده است را برای توجیه و تطهیر دست دادن ظریف با کری مورد استناد قرار می دهد که این رفتار با ادعاهای حق گرایانه و دقت نظرشان در پذیرفتن هر سخنی، در تناقض آشکار قرار دارد.

نتیجه این که این ایرادات اینقدر پیچیده نیستند که از فردی مثل جناب نقویان که سالهاست منبری و اهل مطالعه است پذیرفتنی باشد و در بهترین شرایط و برای این که این رفتارها و گفتارهای ایشان را ناشی از نفاقشان ندانیم ناچاریم آنها را ناشی از بی سوادی ایشان تعبیر نماییم.


nazokbin

94/8/18
12:31 ع


fayaz_zahed - Copy

فارغ از هتک حرمتی که در نتیجه حضور امثال فیاض زاهد بر منبر و تریبون مراسم انقلابی مانند 13 آبان، به منابر و تریبونهای انقلابی ایجاد می شود، یک دغدغه بسیار جدی نیز وجود دارد و آن خطر تحریف اسلام، انقلاب و آرمانهای شان است. به راستی آیا می توان توقع داشت که فردی که به بدیهیات اسلامی و انقلابی پایبند نبوده است، بتواند درسی تحریف نشده از عاشوار و اسلام و استکبارستیزی به مردم بدهد؟! آیا این همان خطر نفوذ فرهنگی نیست که مقام معظم رهبری از نفوذ سیاسی خطرناک تر معرفی کردند؟!

خب حال تکلیف مردم، روحانیون و مسئولان در برابر نفوذ امثال فیاض زاهد در مناصب و منابر و تریبون ها چیست؟! به نظر می رسد بخشی از فرصت نفوذ فرهنگی امثال فیاض زاهد، مدیون بی خیالی و ساده اندیشی برخی مسئولان سیاسی و فرهنگی استان باشد و از این لحاظ نمی توان به نظارت و حضور ایشان دلخوش بود و اکتفا نمود؛ می ماند مردم انقلابی و روحانیون دغدغه مند که تکلیفشان دو برابر می شود. مردمی که باید بدون هرگونه ارتکاب تخلف از قانون، مراتب اعتراض خود را حضورا، لساناً و قلماً در این خصوص اعلام نمایند و روحانیونی که باید با هوشیاری و روشنگری کامل در این عرصه، هم از مردم انقلابی حمایت کنند و هم مسئولان را بابت کم کاری و بی توجهی مؤاخذه نمایند و هم به پاسخگویی به شبهات و تحریفات این جریانات بپردازند و همین دو مسئله نیز درهمین فقره رخ داد، یعنی مردم انقلابی لاهیجان در برابر سخنرانی فیاض زاهد در روز 13 آبان مراتب اعتراض خود را با حرکت به سمت محل سخنرانی اعلام کردند و حضرت آیت الله قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان نیز ضمن حمایت از این حرکت مردم انقلابی، صدور مجوز برای عناصر معلوم الحالی چون فیاض زاهد را مورد نکوهش و تشر قرار دادند.

photo_2015-11-07_23-40-50

البته حواشی حضور فیاض زاهد و برخورد مردم و روحانیت انقلابی به همین حد ختم نشد و شورای جبهه اصلاح طلبان استان گیلان نیز در این خصوص بیانیه ای صادر نمود، بیانیه ای که مقدمه آن آیه 18 سوره زمر بود که با توجه به این که این آیه بدون توجه به آیه قبلش به درستی فهمیده نمی شود این دو آیه شریفه و ترجمه شان را باهم مد نظر قرار می دهیم:

«وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»  (الزمر، 17و18)

و آنان که خود را از طاغوت به دور می ‏دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته‏ اند، آنان را مژده باد، پس بشارت ده به آن بندگان من، آنان که به سخن گوش فرامی ‏دهند و بهترین آن را پیروى می ‏کنند؛ اینانند که خدای شان راه نموده و اینان همان خردمندانند. (ترجمه آیات 17 و 18 سوره زمر)

همانطوری که مشاهده می کنید ابتدای این دو آیه به دوری جستن از طاغوت و بازگشت به خدا اشاره دارد و این شرط در خصوص کسانی که به جای تبری از طاغوت با آن همراه شدند و از رفتار زشت شان نیز توبه نکردند، نمی تواند صادق باشد و به همین لحاظ دادن تریبون و ترویج تفکرات عاشقان و خادمان غرب و اسلام آمریکایی هرگز نمی تواند با این آیات قابل توجیه باشد.

و اما از دیگر مواردی که در بیانیه شورای جبهه اصلاح طلبان گیلان به آن اشاره شده است چند عبارت اتهام آمیز است به نحوی که تلویحاً می گویند “این افراد اجیر شده بودند و می خواستند با دشنام و توهین و لگد سخنران را ارشاد! نمایند” که البته این تهمت به اجیر شدن و اجیر کردن و همچنین موضع گیری که مبتنی بر نیت خوانی است خودش قابل پیگیری قانونی است. بحث دیگر این که چگونه است که جناح اصلاح طلب، مشارکت فعال و محرز در فتنه 88 که در آن به اسلام، قانون، ولایت فقیه، انقلاب، امنیت، اباعبدالله، امام خمینی و … هجمه شد را هرگز محکوم نکردند ولی توقع دارند اعتراض مردم انقلابی به تطهیر و ترویج تفکرات منحوس ایادی فتنه به خاطر نیت خوانی آقایان مورد مواخذه و برخورد قرار گیرد! جالب است که این شورا، روحانیت معظم را مورد گلایه قرار داده است که چرا در برابر این اعتراضات سکوت پیشه کرده است، گویا آقایان طلبکار شده اند که چرا به منبر نشینی افرادی که با فرهنگ اسلام و عاشورا و استکبارستیزی بیگانه و حتی معارضند اعتراض شده است!!، به راستی آیا جریان اصلاح طلبی گیلان، نیروهای معتقد، مؤمن و فاقد سوءسابقه ندارد که باید از عناصر مجرم، غیرمعتقد و قانون شکن به عنوان سخنران استفاده کند؟!

از دیگر موارد جالب توجه در بیانیه ی این شورا این است که آقایان تلویحاً ادعا کرده اند که “ما عموماً بازمانده های جبهه های خون و شهادت هستیم و خودمان می توانیم به خوبی از خودمان دفاع کنیم و تنها به احترام پایبندی جبهه اصلاحات به قانون پذیری و نظم، در این خصوص سکوت کرده ایم” که این ادعاها با آنچه که در تاریخ از قانون پذیری اکثریت جبهه اصلاحات در تنش ها و تنگناها ثبت کرده است بسیار تفاوت دارد و به نظر می رسد اگر توانایی برآورده کردن تهدیدشان در مقابله به مثل با جریانات معترض را می داشتند مانند آنچه قبلاً از ایشان دیده ایم، عمل می کردند.

حرف آخرم با نیروهای انقلابی و روحانیت معزز است که به ایشان توصیه می کنم ضمن حفظ هوشیاری درخصوص رصد رفتار و گفتار عوامل نفوذ و نفوذپذیر، از ظرفیت رسانه ها و تریبون ها و منابر در جهت معرفی عوامل، افراد و جریان های نفوذ و مطالبه گری از مسئولان در خصوص جلوگیری از ریشه دواندن ایشان استفاده کنند و در کنار آن نیز در مواردی که نیاز به حضور و سؤال و بحث جدی است، در مراسم و برنامه های این جریان ها حضور پیدا کنند و بدون هرگونه اقدام غیرقانونی نسبت به ثبت و ضبط نظرات ایشان و به سؤال، گفتگو، بحث و افشای تفکرات این جریان ها اقدام نمایند.


nazokbin

94/8/9
9:10 ع

09963465736524945488چگونگی دیدار امام حسین (ع) و عمر سعد دراین دو سه ماه اخیر، موضوع بحث برخی سخنرانان بود که تلاش داشتند تا این دیدار را به عنوان یک مذاکره دوستانه بشناسانند که حتی با مصافحه نیز همراه بوده است تا به این شکل هم مذاکره با آمریکا و هم دیدار ظریف و اوباما را قبح زدایی و تطهیر نمایند که این مسئله از سوی مقام معظم رهبری و برخی از علمای بزرگ دیگر مانند استاد پناهیان و استاد فاطمی نیا به خوبی پاسخ داده شد که محتوای این پاسخ ها بر دو محور استوار بود، اولاً این که اساساً چنین مصافحه ای فاقد هرگونه استناد تاریخی است و ثانیاً این که محتوای این دیدارها مذاکره به عنوان معامله نبوده است بلکه مبتنی بر نصیحت و تلاش برای بازگرداندن وی از مسیر طاغوت بوده است که اگر چه این دو استدلال تاکنون با هیچ پاسخ منطقی مواجه نگردیده است، لیکن اینجانب حتی با فرض صحت ادعای مذاکره و مصافحه امام حسین (ع) و عمرسعد نکته ای را عنوان میکنم:
مقایسه عمرسعد به عنوان یکی از عوامل لشگر یزید که هنوز دستش به خون اهل بیت آلوده نشده است با آمریکایی که از چند دهه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا همین امروز هرگز از حمایت از دشمنان و قاتلان مردم مسلمان ایران و سایر مسلمانان جهان دست برنداشته است مقایسه ای اشتباه و غلط است؛ آیا رئیس دولت آمریکا به عنوان نماینده و نماد حکومت آمریکا نیز حکم عمرسعد را دارد؟! آیا آمریکا هنوز در کودتاهای مختلف 28 مرداد، نوژه، طبس و کودتای مخملی 88، نقش آفرینی نکرده است؟! آیا هنوز از گروهک های تحت سرپرستی رجوی ها و ریگی ها حمایت نکرده است؟! آیا هنوز هواپیمای مسافری ما را با آن همه مسافر مظلومش، هدف قرار نداده اند؟! آیا مردم ایران را با تهدید مواد غذایی و دارویی تحت فشار و بعضاً به کام مرگ نبرده است؟! آیا دست این آمریکا و نوچه هایش هنوز به خون هزاران مسلمان و مظلوم در یمن، افغانستان، عراق، سوریه، بحرین، غزه، لبنان و پاکستان و … آلوده نشده است؟! اصلاً آیا مشی آمریکا در این رفتارهایش عوض شده است؟! آیا نشانه ای از پشیمانی و پوزش خواهی در رفتارش قابل مشاهده است؟! با این اوصاف اگر قرار است مصافحه ظریف با اوباما و یا مذاکره به معنی معامله با آمریکا را توجیه کنند نباید ادعای مصافحه امام حسین (ع) و عمرسعد قبل از عاشورا را علم کنند، بلکه باید به دنبال اثبات ادعای مصافحه و مذاکره امام سجاد (ع) با عمر سعد، شمر یا یزید باشند، آن هم بعد از حادثه عاشورا.


nazokbin

94/8/3
10:58 ع

 

abbas-shemrامروز روز تاسوعاست، روزی که حرف از حضرت عباس (ع) و سلحشوری سپهسالار لشگر خیر سر زبانهاست، روزی که نَقل قمربنی هاشم، نُقل محفل مردم عالم است، امروز همه از پایمردی های عباس در برابر ظلم و از کرنشش در برابر امام حق سخن می گویند، او از آن سو که یک دست مشک و دست دیگر شمشیر داشت، نماد رحماء بینهم و اشداءعلی الکفار ماند و ما بازهم مرور می کنیم که چگونه حتی پاسخ شمر را نداد تا امامش دستور به اجابت داد و او به دشمن فهماند که حاضر است دستانش را به دشمن بدهد ولی با دشمن دست ندهد و اینچنین بود که او را دست از پا درازتر به لشگر شر برگرداند، آری! عشق عباس این تا ابد معجون شور و شعور و حماسه و انقلابی گری، همراه با دینمداران و لایتمداران و آزادگان است و شاید اگر عباس نبود ما تا ابد معنی “انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم” را نمی فهمیدیم.


nazokbin

94/7/29
8:55 ص


menaاخیراً شبهه ای با عنوان “مسئولیت تراژدی منا برعهده کیست؟” به صورت گسترده در شبکه های اجتماعی منتشر گردیده است که در آن با مطرح کردن مواردی مثل خاکسپاری حضرت امام، جمعیت نماز عید فطر، شلوغی زیارت امام رضا، ترافیک ناشی از دستجات عزاداری و صفوف سبد کالا و روز سینما، آنها را با نظم جمعیت 6 میلیونی تشیع جنازه پاپ ژان پل دوم و فاجعه منا مقایسه کرده است و بعد هم نتیجه می گیرد که بی نظمی صرفا مشکل عربستان نیست بلکه برخلاف غرب، تنها مشکل ایران و همه جهان سوم است که پس از درج متن کامل شبهه، پاسخ آن تقدیم می گردد:

متن شبهه:
مسئولیت تراژدی منا بر عهده‌ی کیست؟
یادم میاد سالها پیش در تشییع جنازه امام خمینی شرکت کردم ،آنقدر در بین تشییع کنندگان بی نظمی هویدا بود، من که سنی در حدود هفده سال داشتیم متاسفانه در بین جمعیت له شدم و حالم به هم خورد و کارم به بیمارستان کشیده شد و چند ساعتی در بیمارستان بستری بودم . وقتی خبر اتفاق ناگوار رمی جمرات را شنیدم که بسیاری از هموطنانم جانشان را از دست دادند ناگهان یاد آن روز خودم افتادم. واقعا مرگ را آن روز جلوی چشمانم دیدم و درک کردم که افرادی که در این فاجعه جانشان را از دست داده اند چه کشیده اند .من سوء مدیریت دولت عربستان را محکوم می کنم . ولی … ولی … آیا خودمان هم در این فاجعه بی تقصیر بوده ایم یا نه؟ این اتفاق افتاد ولی آیا آخرین اتفاق خواهد بود؟ چرا غربیان در همه کارهایشان به بهترین وجه نظم را رعایت می کنند و ما جهان سومی ها به بهترین بی نظمی؟ درست است که دولت عربستان را عوضی می نامیم ولی رفتار خودمان را در حرم مطهر امام رضا وقتی می خواهیم دستمان را به ضریح امام رضا بزنیم و همه را حول می دهیم و پا روی همه می گذاریم را چه می نامیم؟ عید فطر امسال شاهد بودم نمازگزاری که 30 روز را روزه گرفته و برای یک کیک و ساندیس چگونه همه را به طرفی پرت می کرد و حتی به کودکان هم رحم نمی کند تا به کیک و ساندیس دست پیدا کند. وقتی پاپ ژان پل دوم درگذشت ملت های بسیاری برای وداع او به واتیکان سفر کردند. جمعیتی بالغ بر 6 میلیون نفر. تصاویرش موجود است دوستان می توانند ببینند که چگونه و در نظم بسیار خوبی تک تک همه با پاپشان وداع کردند. امروز تقصیر دولت عربستان است. فردا و فرداهای دیگر می خواهیم بی نظمی خود را گردن چه کسی یا کسانی بیندازیم؟ هنوز یادمان نرفته پارسال وقتی دولت اعلام کرد، یک روز به مناسبت روز سینما؛ تمام سینماهای ایران رایگان است، به خاطر بی نظمی چندین نفر کشته شدند و یا به خاطر سبد کالا چقدر افراد به جان هم افتادند تا یک پنیر بیشتر بگیرند. ما مسلمانان دنیا که خود را تابع بهترین دین دنیا می دانیم باید بسیار روی فرهنگ نظم خود کار کنیم . متاسفانه بی نظمی ما کار دستمان داده . با مرگ بر عربستان و اسرائیل و آمریکا و آل سعود و این و آن کارمان درست نخواهد شد. ما مسلمانان باید روی فرهنگمان ابتدا کار کنیم. آنوقت با رفتار درستمان تمام ملتهای دنیا را تابع خود خواهیم کرد. آن آقایی که روضه امام حسین می گیرد و راه خیابان را مسدود می کند و مردم را مجبور می کند تا از خیابان های دیگر رفت و آمد کنند و ترافیک راه می اندازد با آن کسی که به خاطر شاهزاده عربستانی راه را مسدود می کند و آن فجایع را به وجود می آور هیچ فرقی ندارد. اشتباه از هر نوعش اشتباه است. ما جهان سومی ها از دنیای نظم بسیار فاصله داریم .

پاسخ شبهه:
1- جمعیت حاضر در خاکسپاری جان پل دوم کمی بیش از 2 میلیون ذکر شده است که این مراسم 6 روز پس از فوت ایشان انجام شده است (www.isna.ir/fa/news/8401-03554).
2- خاکسپاری حضرت امام خمینی با جمعیت بیش از 10 میلیون نفر، رکورد دار گینس است که این خاکسپاری کمتر از 3 شبانه روز بعد از فوت ایشان انجام شده است (www.yjc.ir/fa/news/4326877).
3- نگارنده ادعا می کند در مراسم خاکسپاری زیر دست و پا له شده، حالش بهم خورده و کارش به بیمارستان کشیده شده است به راستی چگونه است که بهم خوردن حالشان در یک مراسم 10 میلیونی و ناگهانی اینقدر در خاطرش مانده است ولی کشته شدن چند هزار نفر در یک مراسم 2 میلیونی سالانه را اینچنین امری طبیعی و معمول در جهان سوم وانمود می کند؟!
4- این که فردی ادعا کند نمازگزاران عید فطر (که یکماه پا روی نفس شان گذاشته اند و گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده اند و صبح زود برای خواندن نماز عید فطر از خانه هایشان خارج شده اند)، برای ساندیس و کیک به کودکان رحم نکردند و ایشان را به این طرف و آنطرف پرت نمودند نیز ادعایی غیر مستند و البته کاملاً غیر منطقی، غیرقابل باور و معاندانه است.
5- این ادعا که برای زیارت امام رضا (ع) همه همدیگر را هول می دهند و پا روی پای یکدیگر می گذارند نیز غیر منصفانه است چرا که بسیاری از افراد، زیارت را در چسبیدن به ضریح نمی دانند و اگر هم عده ای از مردم عادی و ساده دل به این عمل اقدام کنند بدون تلفات و تحت نظارت دقیق خدام و دوربین های حرم قرار دارند و این که پای یک نفر در آن شلوغی روی پای یک نفر دیگر گذاشته شود را با فاجعه منا مقایسه می کنند حقیقتاً نمی تواند بدون قصد و غرض و مرض تلقی نمود.
6- کشته شدن چند نفر در صفوف شلوغ روز سینما نیز بدون هرگونه سندی ادعا گردیده است و با جستجو در اینترنت نیز چنین خبری مشاهده نگردید و عکس هایی نیز که در این خصوص مشاهده شده حاکی از این نیست که کسی بین این جمعیت له شده باشد (www.tabnak.ir/fa/news/375090).
7sabadkala - 1– در خصوص سبد کالا نیز سهمیه هرکسی مشخص بود و کمتر و بیشتر از آن داده نمی شد و اگر یک قلم کالا هم تمام می شد سهمیه اش حفظ می شد و در هر صورت ادعای کشته شدن برای یک پنیر بیشتر، ادعایی کذب، غیر منطقی و توهین آمیز است.
8- این که برخی هیأت ها و دستجات مسائلی را رعایت نمی کنند و با صدا و یا بی نظمی موجب زحمت مردم می شوند امری غلط و قابل انتقاد است اما این که متولیان این هیأت ها را با آن شاهزاده ای که با بستن راه حجاج باعث کشته شدن چند هزار انسان شد مقایسه می کنند را چگونه می توان منصفانه دانست؟!
9- آیا در همان غربی که نگارنده این چنین عاشقشان است با انواع جشن های ابلهانه مثل گاوبازی و جشن گوجه و امثالهم خیابان ها بسته و کثیف و بی نظم نمی شود؟! آیا در آن کشورها مردم برای گرفتن کپن غذای موسسات خیریه صفوف طولانی را تحمل نمی کنند؟!
10- در این متن سعی شده است تا حتی سوءمدیریتی که در توزیع سبد کالا توسط مدیران رخ داد هم به مردم حواله داده شود، در صورتی که مردم چه کنند وقتی مسئولان شان دوست دارند برای توزیع سبد کالا صف تشکیل بدهند تا خانم وندی شرمن خیالش راحت شود و بگوید این صفوف نشان داد که دولت به قولش عمل کرده و پول های ازاد شده را برای مایحتاج ضروری (ونه محل دیگر) هزینه کرده است (http://www.tabnak.ir/fa/news/376320) ؟! سوء مدیریتی که در توزیع سبد کالا رخ داد اینقدر بود که رئیس جمهور را به عذرخواهی واداشت؛ مسلم است که وقتی در یک شهر یک میلیون نفری تنها 4-5 فروشگاه را برای توزیع سبد کالا تعیین می کنید حتما صفوف طولانی تشکیل می شود
♦?کلام آخر: و در نهایت این که آیا برای تطهیر دولت عربستان باید مردم و باورهای تمام کشورهای اسلامی را تحقیر کرد؟! آیا برای تطهیر دولت عربستان باید تمام سوءمدیریت های دولت عربستان و یا دولتهای ما را انکار کرد؟! به راستی نگارنده به اصطلاح روشنفکر متن، به چه حقی به خود اجازه می دهد تا شیفتگی اش به فرهنگ غرب را اینچنین با تاختن بی رحمانه به فرهنگ ملی مذهبی خود فریاد کند؟!


nazokbin

94/7/11
8:0 ص

zarif_obamaباتوجه به این که حضرت علی علیه السلام دستور داده اند تا “با دشمنت مصافحه کن اگر چه از آن خوشش نیاید … (حلیه المتقین)” پس مصافحه ظریف و اوباما و اساسا” رابطه ایران و آمریکا سفارش شده و اسلامی تلقی می گردد.
پاسخ به شبهه:
بعد از این که هاشمی و زیباکلام مکررا از لزوم تابوشکنی در رابطه ی مسئولان ما با مسئولان بلندپایه آمریکا سخن گفتند در صحن سازمان ملل دیدار و مصافحه ای بین ظریف و اوباما رخ داد که اگر چه ابتدائاً آن را تصادفی معرفی کردند ولی این امکان از سوی داریوش سجادی (دیپلمات اصلاحاتی) و سایرکارشناسان دستمایه طنز گردید و در فاز دوم صراحتاً به حمایت از این دیدار وارد شدند و آن را مناسب و مفید و حتی توصیه اسلام معرفی کردند که در ادامه از همان منبع مورد اشاره این ادعا رد می گردد:
در فصل دوم از باب یازدهم با عنوان “فضیلت مصافحه یعنى دست یکدیگر را گرفتن‏ و معانقه یعنى دست در گردن یکدیگر کردن و بوسیدن و آداب هر یک‏” در خصوص مصافحه با مومنین اینچنین آمده است و آنچیزی که از دشمن در آن یادشده است مومنی است که به هر دلیلی با ایشان دچار کدورت و دشمنی شده است نه دشمنان اسلام:
”از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام منقول است که چون با برادر مؤمن ملاقات نمائید با ایشان مصافحه کنید و بشاشت و خوشحالى نزد ایشان ظاهر کنید، تا آنکه چون جدا شوید هیچ گناه بر شما نمانده باشد و با دشمن خود نیز مصافحه کنید هر چند او نخواهد که خدا چنین امر فرموده است و باعث دفع دشمنى او مى‏شود.”
در فصل یازدهم از باب دهم با عنوان “آداب معاشرت با کافران و مخالفان”‏ در خصوص مصافحه با دشمنان اسلام اینچنین آمده است:
در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: سزاوار نیست، مؤمن را با کافران اهل ذمه شراکت یا امانتى بایشان بدهد، که برایش چیزى بخرند یا چیزى بایشان بسپارد یا دوستى با ایشان بکند.
از حضرت رسول صلّى الله علیه وآله منقول است که: ابتدا مکنید اهل کتاب را به سلام و چون ایشان بر شما سلام کنند علیکم بگوئید و در جواب ایشان با ایشان مصافحه مکنید و ایشان را بکنیت نام مبرید، مگر آنکه باینها مضطر شوید.
نتیجه: همانطوری که مشاهده می شود در این شبهه تلاش شده است تا حدیثی که در فصل روابط بین مومنین است را بدون اشاره به نام فصل، به رابطه با دشمنان اسلام تعمیم دهند و این در حالی است که در همین کتاب (حلیه المتقین) بخشی ویژه رابطه با کافر و معاندین قرار دارد که به استناد احادیث معصومین، به شدت با روابط دوستانه با دشمنان اسلام و مسلمین مخالفت می کند.

لینک کتاب حلیه المتقین http://yeo.ir/RxS


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه