لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
< 1 2 3 >

95/4/14
12:11 ص

حدود 1 سال از پذیرش مذاکرات بدون پیش شرط تعلیق هسته ای از سوی گروه 5+1 نگذشته بود که انتخابات 88 با بی ظرفیتی بازندگان انتخاباتی به یک فتنه تمام عیار تبدیل شد و آمریکا و سایر طرفین مذاکره احساس کردند که مسیر حمایت از فتنه برای شان بهتر از مسیر ادامه مذاکرات هسته ای است و این حمایت را با وضع تحریم های جدید نفتی و بانکی انجام دادند به نحوی که از زمستان 90، عملاً فشار تحریم ها به حداکثر رسید تا حدی که مقام معظم رهبری آن مقطع را آغاز جنگ اقتصادی نام نهادند:

مقام معظم رهبری:

«این تحریم ها از حدود زمستان سال 90 تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی است که متوجه ملت ما است.» (1392/12/20)

البته بعدها مسئولان آمریکایی (مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا) مدعی شدند که تشدید تحریم ها در پاسخ به نامه کتبی محرمانه حامیان داخلی فتنه انجام شده است و متن نامه را هم منتشر کردند که به غیر از توهین هایی که به نظام داشت، رسما از رئیس جمهور آمریکا می خواست تا با تشدید فشار و تحریم، ایشان را برای به ثمر رساندن فتنه یاری رسانند!

در کنار نامه محرمانه فتنه گران به اوباما، حضور برخی عناصر دیگر مثل مهدی هاشمی آن هم در اوج فتنه در لندن و انتشار مکالمه های صوتی او با نیک آهنگ کوثر که در آنها صراحتاً از تقسیم مسئولیت بین فرزندان هاشمی و تلاش خودش برای همراه کردن غرب در خصوص تحریم های بیشتر سخن می گفت نیز نشان از گرا دادن به دشمن در خصوص تحریم ها داشت.

در کنار تشدید تحریم های خارجی و شرایط داخلی فتنه، سوءمدیریت های بانکی و ارزی دولت دهم هم کار را سخت تر کرد و باعث شد تا نقدینگی مازاد کشور که به علت سود بانکی پایین، عملا به بازارهای سکه و طلا هجمه برده بود، به سمت بازار ارز حرکت کند و افزایش روز افزون قیمت ارز، موجب بهم ریختن اقتصاد کشور و یک جهش تورمی گردید که در این افزایش قیمت ارز، صرافی های مجاز و غیرمجاز به عنوان کاسبان تحریم ، نقش به سزایی داشتند.

khaen-kaseb

اما امروز در شرایطی که حدود 3 سال از آغاز به کار دولت یازدهم و کاسبان تحریم خواندن مکرر منتقدان گذشته است، می دانیم که در بهمن سال 90، یعنی همزمان با آغاز تلاطم بازار ارز و دمیده شدن شیپور جنگ اقتصادی دشمن، یاران امروز روحانی و هاشمی، مثل حسین فریدون، برادر حسن روحانی و یا فاطمه حسینی، دختر صفدر حسینی به طور خودجوش!! اقدام به تأسیس صرافی کرده بودند.

تقارن تأسیس صرافی های یاران هاشمی و روحانی با آغاز تحریم های بانکی و نفتی و آغاز جنگ اقتصادی دشمن تنها دو فرضیه را در ذهن ایجاد می کند:

  • این که هدف ایشان از تشکیل صرافی ها در آن مقطع خاص، فقط کسب منافع مالی از شرایط اقتصادی تحریم بوده باشد که در این صورت ایشان کاسبان تحریم خواهند بود.
  • این که هدف شان از تشکیل صرافی ها، تشدید تلاطم های ارزی و تأثیرگذاری بر معیشت مردم به منظور بهره برداری در انتخابات سال 92 بوده باشد، که در این صورت ایشان خائن خواهند بود.

به کار گماری جریانی که به عنوان کاسبان تحریم یا خائنان به کشور، آسیب های جدی به منافع ملی وارد کردند در موقعیت های حساس فعلی از سوی روحانی چگونه می تواند قابل توجیه باشد؟! آیا عدول از خطوط قرمز رهبری در مذاکرات هسته ای، دادن تعهد خطرناک به کارگروه اقدام مالی، تعلل ها و جسارت هایی که در برابر اوامر رهبری مکررا انجام شده است، اصرار برای قبح شکنی رابطه با آمریکا از طریق بزک کردن آمریکا و تماس های تلفنی و مصافحه برخلاف منویات رهبری و عدم اجرای اقتصاد مقاومتی به عنوان حلال مشکلات کشور، موارد قابل تأملی هستند که لزوم بررسی کفایت رئیس جمهور از سوی مجلس محترم را گوشزد می نماید.


nazokbin

95/1/22
8:40 ع

سران فتنه

حصر سران فتنه اقدامی امنیتی بود تا پس از 8 ماه فرصتی که برای بازگشت ایشان به دامان قانون قائل گردیده شد، مانع نامه نگاری، مصاحبه، دعوت به اغتشاش با توسل به تهمت و دروغ پراکنی علیه ارکان نظام و امنیت کشور گردد و گرنه که ایشان قرار نبود از ورزش و درمان و سفر و استخر و مسافرت محروم باشند که البته هم نیستند، ولی این که ایشان دوباره دست به قلم بشوند و نامه ای حاوی تهمت و توهین به نظام، خطاب به رئیس جمهور مملکت که رئیس شورای امنیت ملی هم هست بنویسند، در نوع خود جای تعجب و البته گلایه دارد، به خصوص اگر با واکنش قاطع ایشان مواجه نگردد. به خصوص که روحانی در خصوص آزادی سران فتنه از حصر بارها اقداماتی انجام داده که البته تاکنون ناکام مانده است و البته این احتمال هم وجود دارد که دروغگویی از جانب ایشان دست به قلم شده باشد و سریع در رسانه ها منتشر کرده باشد.

photo_2016-04-10_01-25-48البته این نامه هم در نوع خود جالب است و حامیان فتنه میتوانند در آن تأمل کنند، آنگاه که مهدی کروبی هم مثل جریان هاشمی ادعا میکنند که در سال 84 هم با تقلب نتیجه انتخابات را واگذار کرده اند و این یعنی تهمت تقلب به دولت اصلاحات که مجری انتخابات بود. حالا این آقایانی که در هر انتخاباتی می بازند به مجری انتخابات تهمت تقلب میزنند، و برایشان فرق نمیکند که مجری انتخابات خاتمی باشد یا احمدی نژاد، آیا قابل دفاع هستند؟! این که خود خاتمی که در سال 84 متهم به تقلب شده است در سال 88 در خیلی مدعیان تقلب قرار میگیرد خودش جای تأمل و تفکر دارد.

درخواست مهدی کروبی از رئیس جمهور مبنی بر این که نظامی که آن را مستبد و متقلب خطاب میکند، ایشان را در دادگاه علنی محاکمه کند خودش نشان میدهد که وی و حامیانش نمی توانند پایبند به قانون و رأی دادگاه باشند، همانطوری که حقانیت محاکمه ابطحی و تاجیک و کرباسچی را در دادگاه های علنی نپذیرفتند و غیر عادلانه و سیاسی خواندند و البته کیست که نداند کاری که فتنه گران انجام دادند، اعم از دعوت به اغتشاش، خدشه به منافع ملی، امنیت ملی، وحدت ملی، نوشتن نامه به اوباما با درخواست تحریم و فشار بیشتر بر کشور، گرا دادن به دشمن و …. اقدامی خائنانه علیه ملت و کشور و خون شهدا و مستحق اشد مجازات است و اگر پرونده ایشان از حالت امنیتی به مرحله قضایی وارد شود، آرزوی همین حصر را خواهند نمود.

n00008192-bشاید کروبی نداند که چگونه او را بازیچه قرار داده اند که از چاله ای به اسم حصر به چاهی به اسم محاکمه قانونی بیندازند تا شاید بتوانند آتشی در زیر خاکستر فتنه بیفروزند و حتی به قیمت اعدام ایشان، راهی برای فتنه به بن بست خورده شان باز کنند، و البته ما واقعا از محاکمه سران فتنه و مجازاتشان خوشحال میشویم، چرا که آن اقدام خائنانه را تنها مستحق حصری با امکانات رفاهی، درمانی، ورزشی و مسافرت در کنار خانواده نمی دانیم و امیدواریم روزی را که شاهد باشیم که عدالت در خصوص ایشان اجرا گردد.

و اما کروبی به عنوان کسی که رئیس قوه قانون گذاری کشور بوده است آیا نمیداند که علنی بودن یا نبودن دادگاه در اختیار هیچ کسی جز مقام قضایی نیست!؟ آیا نمیداند که روحانی و حتی آملی لاریجانی در این خصوص کاره ای نیست؟! آیا نمیداند که حتی خود روحانی نیز در خصوص مصوبات شورای امنیت ملی که به امضای رهبری رسیده باشد تنها مجری است؟! پس این نامه و صحبت ها جز برای ایجاد تفرقه و اختلاف در بین قوا و ایجاد چالش جدید چه دلیلی می تواند داشته باشد؟! و اگر سران فتنه می فهمیدند به جای این که خودشان را از چله به چاه بیندازند، خیلی صریح به اشتباه و خیانت خود اقرار می کردند و دست از توطئه و توهین و تهمت علیه نظام برمیداشتند نه این که همچنان بر همان خط ادامه مسیر دهند.


nazokbin

95/1/1
9:22 ع

سلام علیکم؛

entezamiاستاد انتظامی عزیز! بزرگی شما در عرصه هنرهای نمایشی همچنین عزت و اخلاق شما برای همه اهل هنر زبانزد است و این چنین شخصیتهای محبوبی را آزمندانِ سیاست، در کمینند تا از نمد عزتشان شاید کلاهِ محبوبیتی و یا رفع حاجتی برای خود مهیا سازند و بسی دیدم، بزرگ هنرمندانی را که از صدق دل و صفای باطن، ناخواسته آب به آسیاب سیاسیون و فرصت طلبان داخلی و حتی بعضاً دشمنان اسلام و ایران ریختند و حال این که ساحت شعر و هنر به مصداق آیات انتهایی سوره مبارکه شعراء، باید در خدمت حق و عدالت باشد و نه بازیچه فرصت طلبان عرصه سیاست، که البته این آرمان بدون هوشمندی هنرمندانِ پرهیزگار مهیا نمی شود.

آن روزی که شما را در کنار آقایان احمدی نژاد و مشایی در سالن ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری 92 دیدم واقعاً تعجب کردم به خصوص بعدها که از آن همراهی اظهار نارضایتی کردید، این تعجب به گلایه مندی تبدیل شد ولی امروز که نامه ای برای رفع حصر سران فتنه به آقای روحانی نوشتید به نظرم اشتباهی دیگر برای جبران اشتباه قبلی خود مرتکب شدید، همانطوری که آقای علیرضا افتخاری هم تلاش کرد تا دو سال بعد از عرض ارادت خود به آقای احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری وی، این رفتار خود را با عباراتی که بعضاً توهین آمیز بود جبران کند!!

45840_579

جناب استاد انتظامی! نام شما عزت جامعه هنر ایران است و دوست نداریم این نام خوشنام در جایی که نشاید خرج گردد، لذا توضیحاتی پیرامون درخواست اخیر شما در مورد رفع حصر سران فتنه تقدیم میکنم:

کسانی که شما برای رفع حصرشان نام نوشته اید کسانی هستند که در عین بازنده شدن در انتخابات و با وجود نداشتن هیچ مدرک و سند معتبری مبنی بر وجود یک تقلب بسیار گسترده، خواستار ابطال آرای مردم شدند و این خواسته را به جای پیگیری از طرق قانونی (و به خصوص شورایی که رهبری به صورت فوق العاده برای رسیدگی به ادعاهایشان تشکیل داده بودند)، با دعوت از حامیان خود به خالی نکردن خیابان ها پیگیری کردند، تا 8 ماه، پایتخت و به تبع آن کشور را دچار خسارات سنگین کردند، اعضای خانواده ها را در برابر هم قرار دادند، تحریم های سنگینی را بر کشور تحمیل کردند، دل دشمنان این ملت را شاد کردند تا حدی که این رفتارشان با حمایت سرکردگان منافقین، جندالله (ریگی)، آمریکا، اسراییل، انگلیس، عربستان و همه کسانی که در دشمنی با مردم ایران از هیچ کاری فروگذار نکرده اند همراه شد. حمایتی که نه سرخود، بلکه به درخواست مکتوب سران فتنه مبنی بر تشدید فشار و تحریم بر مردم انجام شد که متن این درخواست از سوی مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا افشا گردید.

آقای انتظامی عزیز! سران فتنه اگر محصور شدند، به خاطر تنبیه و مجازات نبود که اگر چنین بود اول ایشان را ازهم جدا میکردند و مانع استفاده ایشان از امکانات ورزشی، درمانی، رفاهی و مسافرت میشدند، بلکه از نوع امنیتی و جهت جلوگیری از ادامه فتنه گری ها و دعوت به آشوب و اغتشاش بود که آن هم بعد از 8 ماه صبر نظام و زجر مردم انجام شد و با مصوبه قانونی شورای عالی امنیت ملی رخ داد.

استاد انتظامی بزرگوار! پرونده سران فتنه با توجه به خدشه ای که به امنیت ملی، منافع ملی و وحدت ملی وارد کردند اگر از مرحله امنیتی به مرحله قضایی وارد میشد به اذعان بسیاری از حقوقدانان، رأیی جز اعدام را به همراه نمیداشت و در چنین شرایطی برخی از سیاسیون خواسته یا ناخواسته ایشان را به سمت چنین سرنوشتی سوق میدهند تا شاید به قیمت اعدامشان از جنازه ایشان برای مبارزه علیه نظام استفاده کنند و حال این که مجموعه نظام با رحمت، حکمت و مدیریتش، هم ایشان را فرصت درک اشتباه و عدم مجازات سنگین قائل شده است و هم مانع تحمیل هزینه های دیگر اقتصادی و امنیتی به کشور و مردم گردیده است.

استاد انتظامی عزیز! از شما که چون نگینی بر انگشتری هنر سینما و تئاتر این کشور می درخشید می خواهیم که نگذارید شخصیت ملی شما، این چنین بازیچه سیاسیون قبلی و فعلی و منافع جناحی شان قرار گیرد.


nazokbin

94/12/14
11:21 ع

آقای صادق زیباکلام! سلام؛

زیبا کلام روحانی

شما ادعا کردید که با بال شکسته پریدید و منظورتان لابد ردصلاحیت برخی از شخصیت های اصلاحاتی بود، آقای زیباکلام! چرا رک و راحت نمیگویید که منظورتان این است که اگر برخی از افراد رسماً عدم التزامشان به قانون اساسی را به بدترین شکل در سال 88 اثبات کردند، باز هم باید فرصت استیلا بر مردم را پیدا کنند؟! چرا نمیگویید که عدم پایبندی و حتی ایستادن در برابر این قانون اساسی را اساساً قبیح نمیدانید؟!

آقای زیباکلام!لیستی از شما در تهران رأی آورد که اگر در آن لیست، اسم 30 جماد را هم میگذاشتید حامیانتان به ایشان رأی میدادند پس عدم حضور برخی از شخصیت هایتان در لیست را به منزله شکسته بودن بالهایتان تعبیر نکنید، چرا که دوستانتان آموخته شده اند که به هویت اشخاص و کارکردها و برنامه ها و توانایی هایشان کاری نداشته باشند، به قول آقای حسین مرعشی که اخیراً گفت: «توسعه یافتگی سیاسی در ایران موجب خواهد شد مردم بیاموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بسته های سیاسی پیش بروند»!!

آقای زیباکلام!رویکرد هاشمی و اصلاح طلبان طوری شده که نه تنها حامیان داخلی شان بلکه دشمنان انقلاب هم چشم بسته از ایشان و فهرستی که تهیه میکنند حمایت میکنند، چرا که با هدف شما همذات پنداری دارند که همان کاهش قدرت و اختیارات ولایت فقیه ، حذف یا تضعیف شورای نگهبان و عدول از احکام اسلامی (به اسم حمایت از حقوق بشر) در حکومت داری و عقب نشینی از اصول استقلال ، مقاومت و استکبارستیزی است.

آقای زیباکلام!شما رأی مردم تهران را رأی به فتنه قلمداد کردید و این رأی اینقدر شما را جسور کرده که در پی تطهیر فتنه و سران فتنه و زیر سوال بردن حصر امنیتی ایشان هستید؟! آقای زیباکلام!جالب است که شما تنها به این دلیل که چرا اصولگرایان شکستشان را که شما به آن اصرار دارید، نمیپذرند بر ایشان می تازید ولی کسانی را که نه تنها شکست شان را نپذیرفتند، بلکه دیگران را دعوت به اغتشاش کردند و از دشمن درخواست کمک و تحریم و فشار کردند و باعث کشته شدن جوانان هر دو طرف این ملت شدند را تطهیر میکنید؟!

آقای زیباکلام!شمایی که جمعیت تهرانی هایی را که به خاطر اعتماد به نامزد متوهمشان فکر کردند آرای تهرانی ها گم شده را هنوز از خاطر نبرده اید، آیا از انتخابات امسال درس گرفتید که چگونه نتیجه تهران با شهرستانها زمین تا آسمان متفاوت بود؟! آیا هنوز وقت آن نرسیده که اعتراف کنید ایران فقط تهران نیست؟! آیا هنوز فتنه گرانی که با غرور و کج فهمی نتوانستند فرق بین آرای تهران و غیرتهران را بفهمند را مقصر نمیدانید؟!

آقای زیباکلام!شمایی که جمعیت معترض اولین روزهای پس از انتخابات 88 را دیدید، آیا متفرق شدن حامیان اولیه ایشان را به دلیل افشای ماهیت دروغگویی، توهم و خیانتشان ندیدید؟! آیا جمعیت انبوهی را که در تهران و سراسر کشور حماسه 9 دی را در محکومیت فتنه و سران دروغگویش به صورت خودجوش شکل گرفت را ندیدید؟!جمعیتی را که در سایر انتخاباتها و راهپیمایی های همین نظام با اعتماد مشارکت کردند را ندیدید؟! اصلاً با فرض باقی ماندن بخشهایی از تردیدهای سال 88 در اذهان تان، آیا بهتر نبود در آن چندماهی که سران فتنه آزاد بودند و دعوت به اغتشاش می کردند از ایشان طلب مدرک و سند بکنید تا تردیدتان مرتفع گردد؟!

آقای زیباکلام!شما نمازجمعه تیر88 هاشمی را دعوت به آشتی ملی خواندید؟!واقعاً مطالبه ابطال بدون دلیل و غیرقانونی آرای مردم دعوت به اغتشاش است؟!در کدم کشور دنیا که شما رفتید کسانی را که به پشتوانه تهمت و با دعوت به اغتشاش و بدون مراحل قانونی خواستار ابطال انتخابات میشوند را دعوت کننده به آشتی ملی میخوانند؟!

آقای زیباکلام! شما از این که چرا در 6 سال پس از انتخابات به فتنه گران فرصت دفاع داده نشد گلایه کردید، ولی مگر در آن 8 ماهی که فرصت ارائه مستندات قانونی و بازگشت به مسیر قانونی و دفاع از ادعاها و اتهامات شان علیه نظام داشتند، از این فرصت استفاده کردند؟!و یا برعکس، این فرصتها بیشتر باعث توهم و جسارتشان شد و از این فرصتها برای گرا دادن به دشمنان و هجمه به پایه های جمهوریت و اسلامیت نظام استفاده کردند!!


nazokbin

94/10/23
7:53 ص

c86cb6e6-0f5d-4537-bd68-a224f0c0c697دیده می شود که برخی اشخاص و رسانه های حامی فتنه، سران محصور فتنه را با شهید آیت الله نمر مقایسه می کنند و حال این که این مقایسه به دلایل مختلفی کاملاً غلط است:
1- اولین فرق فتنه گران ایران و مجاهد عربستان این است که شهید نمر مغضوب آمریکا، اسراییل، عربستان و ایادیشان است و سران فتنه محبوب و امید و تحت حمایتِ آمریکا، عربستان و اسراییل بوده اند.
2- سران فتنه در ایران شورش شان را براساس یک دروغ و تهمت بزرگ به اسم تقلب گسترده پیش بردند ولی آیت الله نمر از ابتدا تا انتها به دیکتاتوری حکومت سعودی منتقد بود.
3- سران فتنه شورشی را بنیان نهادند که هزینه های بسیار سنگینی براموال عمومی و منافع ملی وارد کرد ولی آیت الله نمر هرگز دعوت به اغتشاش و شورش نکرد و هرگز از کسانی که به کشور خسارت وارد میکردند حمایت نکرد.
4- فتنه گران علی رغم خسارات بسیار سنگینی که طی 8 ماه در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به کشور وارد کردند در نهایت با مماشات نظام، ضمن امکان استفاده از مسافرت، ورزش، درمان، مهمانی و …، تنها مشمول حصر امنیتی شدند تا خسارت بیشتری به کشور وارد نکنند، ولی آیت الله نمر تنها بابت نقدکردن و نه وارد کردن خسارات سنگین به کشور و نه بابت گرا دادن به دشمن و نه بابت دعوت به اغتشاش، خیلی سریع با ضرب و شتم بازداشت و ظرف حدود یکسال اعدام گردید.
5- سران فتنه در برابر حکومتی ایستادند که تمام شئون آن اعم از قوانین و مسئولانش با انتخاب مردم مسئولیت یافته اند ولی آیت الله نمر در برابر حکومتی انتقاد کرد که پادشاهی بود و به لحاظ میزان مشارکت مردم در حکومت، از بدترین حکومت های دنیا به شمار می رود.
6- آیت الله نمر نماینده شیعیان عربستان بود، اقلیتی که به شدت در عربستان محدود و تحت فشار و از مناصب حاکمیتی دور هستند و این در صورتی است که سران فتنه در این نظام سالها پست های مهمی را در اختیار داشتند و اگر در آخرین حضورانتخاباتی شان، با بی ظرفیتی خواستار ابطال آرای مردم نمی شدند، مطمئناً هنوز جایگاه و شأن شان در چشم مردم، نظام و قانون محفوظ بود.


nazokbin

94/10/19
9:1 ص

 

images (3)حصر سران فتنه یک حبس قضایی و تنبیهی نیست، بلکه ایشان مشمول یک حصر امنیتی شده اند، یعنی در حالی که بعد از گذشت چندماه از فتنه و حتی پس از افشای کامل ماهیت شان حاضر به پایان دادن اقدامات غیرقانونی شان با صدور بیانیه، مصاحبه و دعوت به اغتشاش نبودند، به منظور جلوگیری از ادامه فتنه گری هایشان و حفظ امنیت و آرامش کشور، شورای امنیت ملی تصمیم گرفت مصوبه ای در جهت جلوگیری از ادامه فتنه گری هایشان از طریق قطع رابطه ایشان با رسانه ها و سیاسیون تصویب کنند که این مصوبه به استناد اصل 176 قانون اساسی، بعد از تأیید رهبری اجرایی و قانونی می گردد.
ضمناً حصر با حبس فرق می کند، الان سران فتنه محصور هستند تا ارتباطی برای ادامه فتنه گری پیدا نکنند و در عین حال نیز از امکانات رفاهی، تفریحی، درمانی، ورزشی در ویلا، استخر، درمانگاه و … برخوردارند ولی امیدواریم با ارجاع پرونده سران فتنه به قوه قضاییه، مراحل رسیدگی قضایی، محاکمه و مجازات قانونی شان متناسب با خسارات سنگینی که به منافع ملی، امنیت ملی و وحدت ملی وارد کردند و بدعتی که به کشور تحمیل کردند، هرچه سریعتر انجام گیرد.
بحث دیگر این که از این گونه حصر ها از ابتدای انقلاب در مورد آقایان سیدمحمد کاظم شریعتمداری، سید محمد صادق روحانی و حسنعلی منتظری نیز سابقه داشته است و یک بدعت نبوده است.


nazokbin

94/10/10
8:45 ص

13930623000595_PhotoAاخیراً مصاحبه ای از سوی سردار نجات، معاون فرهنگی سپاه پاسداران بیان و منتشر گردیده است که اصلاح طلبان از آن خیلی استقبال کردند:
«به صحنه آمدن ضدانقلاب، جریان سلطنت‌طلب، منافقین، بهاییان و مارکسیست‌هایی که سال‌ها جرأت عرض اندام در ایران پیدا نکرده بودند را یکی دیگر از نتایج فتنه 88 می‌داند: «سران فتنه عملا میدان را به این افراد واگذار کردند، قطعا طرفداران میر حسین موسوی در روز عاشورا خیمه‌های عاشورا را آتش نزدند و عکس امام (ره) را پاره نکردند، این طیف این همه بانک و اتوبوس و اموال بیت‌المال را آتش نزدند اما فضا را برای ضدانقلابی که نسبت به امام ، انقلاب و عاشورا کینه دارد مهیا کردند»
البته سردار نجات بعد از این جملات عبارتی دیگر دارد که گویا مورد توجه ایشان قرار نگرفته و به همین لحاظ ترجیح دادند که تقطیع گردد:
«تعداد زیادی منافق، بهایی و افرادی که مدت‌ها فراری بودند در آشوب‌های 88 دستگیر شدند ولی سران فتنه به جریان ضدانقلاب لطف کردند و میدانی به آنها دادند که بتوانند در داخل کشور عرض اندام کنند…در روز 9 دی مردم فتنه را جمع کردند و به وظیفه‌ای که بر عهده آنان بود عمل کردند؛ ولی افرادی از حامیان فتنه‌گران از زیر قانون در رفتند و ما هم اطلاعاتی داریم که آنان منتظر فرصتی برای برپایی فتنه دیگر هستند و به مجرد دیدن ضعفی از نظام دوباره فعال می‌شوند.»
این جملات شاید در نظر برخی، حرف های جدید و عجیبی تلقی گردد، اما اگر در مواضع مقام معظم رهبری هم دقت کنیم، متوجه میشویم که ایشان هم از ابتدا نسبت به انحراف رفتن این قائله به شخص موسوی اینچنین هشدار داده بودند:
«جنس شما با اینگونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید، به یاری پروردگار، انتخابات با اتقان، صحت و ارامش خوبی برگزار شد و شما هم مسائل مورد نظر را از طریق قانونی پیگیری کنید.»
ولی به خاطر توهمی که در وجود موسوی ایجاد کرده بودند و لجاجتی که داشت، عملاً بستر اقدامات ساختارشکنانه ضدانقلاب و بدخواهان را فراهم کرد و خود را سپر بلای بدخواهان قرارداد و با صدور بیانیه های متعدد و دعوت به تجمع، کشور را گرفتار بحران نمود و متأسفانه پل های پشت سرش را هم خراب کرد و در بدترین شرایط هم حاضر نشد تا بساط اقدامات غیرقانونی اش را جمع کند و متأسفانه حتی بعد از هتک حرمت به خیمه های اباعبدالله و پاره کردن عکس امام (ره) نیز معترضان را انسان های خداجو نامید که این مسئله موجب شد تا مردمی که منتظر بودند خود فتنه گران از اشتباهاتشان بازگردند، به میدان بیایند و فارغ از این که به چه نامزدی رأی داده بودند، فتنه و فتنه گران را محکوم نمایند که این مسئله موجب پدید آمدن یوم الله 9دی و برچیده شدن بساط فتنه گردید.
البته مهمترین خسارت فتنه 88 ناامنی های داخلی، خسارت به اموال دولتی و خصوصی و خدشه به اقتصاد داخلی نبود، بلکه سوءاستفاده دشمن از این قضایا برای بی اعتبار کردن کشور و همراه کردن سایر کشورها برای تشدید فشار بر ایران و به راه انداختن جنگ اقتصادی بود که مصادف با فتنه 88 در دستور کار آمریکا و اروپا قرار گرفت و مجموعه ای از تحریم های سخت و هوشمند علیه ایران تصویب گردید که رهبری از آنها به عنوان جنگ اقتصادی دشمن علیه انقلاب نام بردند و بعدها مستنداتی از سوی خود آمریکایی ها منتشر شد که اثبات می کرد سران و حامیان فتنه کتباً از رئیس جمهور آمریکا درخواست کمک، حمایت و تشدید تحریم ها را نموده بودند.
نتیجه این که اگر چه نحوه ورود موسوی به فتنه 88 از ابتدا بر پایه یک توهم و لجاجت بنا نهاده شد، ولی در ادامه به وادی قانون شکنی و تمرد از دستور ولی فقیه و نادیده گرفتن منافع ملی، امنیت ملی، وحدت ملی و دشمن شاد کردن ملت ایران وارد شد و حتی علی رغم این که ضربات و خسارات شدیدی که به کشور وارد می شد را مشاهده می کرد، ولی هرگز از راه خود بازنگشت که همراه شدن این خسارات سنگین با علم و آگاهی، به تعبیری جز خیانت به کشور و مردم نمی تواند تعبیر گردد و کاش افراد دیگری که هم اکنون طعمه بدخواهان شده اند، از آنچه که بر سر موسوی آمد، درس عبرت گیرند و فریب عبارات متوهم کننده بدخواهان را نخورند.


nazokbin

94/10/5
8:46 ص

khatamiمعمولاً و اکثریت قریب به اتفاق حامیان آقای محمد خاتمی از مدعیان تقلب در انتخابات 88 هستند که علی رغم محدودیت قانونی در تطهیر و مطرح کردن مجدد وی در رسانه ها، طی یکی دوسال اخیر تلاش زیادی در این راستا داشته اند که البته این تلاش با سکوت مقامات قضایی همراه نشد و در مواردی منجر به برخورد با نشریات متخلف گردید که این مسئله موجب گردیده است تا مطلبی در خصوص عملکرد خاتمی در این 6-7 ساله به عنوان مقدمه و در نهایت یک سوال کلیدی مطرح نمایم:

خاتمی سالها به عنوان رهبر جریان اصلاح طلب معرفی شد و طی مدتی که جریان افراطی اصلاح طلب خواستند از وی عبور کنند عملاً با تشدید مواضع ضد دینی و ضدانقلابی از سوی مردم، مطرود گردیدند، به نحوی که تاسال ها تمام انتخابات اعم از شواری شهرها و مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری را باختند و در انتخابات 92 نیز ناچار به ائتلاف و سپس هم کنارگذاشتن نامزدشان در ائتلاف شدند.

حضور خاتمی در انتخابات 88 به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی تقریباً قطعی شده بود که اعلام حضور موسوی باعث شد تا خاتمی از این حضور انصراف دهد که برخی این را به مثابه گذشت وی و برخی نیز به مثابه تیزهوشی وی به منظور پرهیز از باخت در شرایطی دانستند که اولاً مردم در ادوار گذشته به رؤسای جمهور دوبار فرصت داده بودند و ثانیا عملکرد دولت نهم و محبوبیت وی قابل مشاهده بود. عدم حضور خاتمی به عنوان نامزد مانع نشد که از نامزدی موسوی حمایت نکند و به همین دلیل از چندماه قبل از انتخابات، با تشکیک کنندگان در انتخابات همصدا شد و حتی درجلسه ای که به منظور تشکیل کمیته صیانت از آرا در منزل هاشمی برگزار شد حضور یافت و در سخنرانی های خود نیز به تشکیک در انتخابات پرداخت و با خبری که در ساعت 12:10 روز 24 خرداد سایت یاری نیوز از قول او منتشر کرد، برنده شدن موسوی در انتخابات را اعلام کرد تا بعد از مصاحبه صبحگاهی عفت مرعشی دومین گام را در اعلام برد زوهنگام موسوی بردارد که این خبر با تبریک رسمی خاتمی به موسوی که در ساعت 21:6 از طریق سایت جمهوریت منتشر گردید، تکمیل شد.

بعد از شعله ور شدن آتش فتنه، خاتمی تا روزها، همچنان با حضور در راهپیمایی 25 خرداد و نامه به رئیس قوه قضاییه در 28 خرداد و صدور بیانیه 31 خرداد و اظهارات فتنه گرانه در جمع متهمان بازداشت شده فتنه در تاریخ 10 تیر و پیشنهاد رفرانودم در 29 تیر و امضای نامه تحریک آمیز به مراجع در 3 مرداد و حضور در راهپیمایی 27 شهریور دربین حامیان فتنه و … تلاش کرد تا در روشن ماندن آتش فتنه کمک نماید ولی وقتی دید تمام تلاشهایشان برای روشن ماندن فتنه در پس روشنگری های نظام و افشای ماهیت واقعی فتنه ذیل حمایتهای دشمنان خارجی بی فایده است، کم کم حضورش را از متن فتنه کم کرد و این چنین شد که برخلاف موسوی و کروبی که به اقدامات اغتشاشاگرانه شان تا زمان محصور شدن ادامه می دادند، خاتمی محصور نگردید.

پس از کمرنگ شدن حضور خاتمی در صف اول فتنه، یک اقدام دیگر او به شدت مورد انتقاد بسیاری از فتنه گران و حامیان فتنه قرار گرفت و آن حضور پای صندوق رأی انتخابات مجلس نهم بود. عملاً خاتمی با این حضور، ادعای غیرقابل اعتماد بودن نظام را نادیده گرفت که عملا یک چرخش از اتهامات قبلی خود علیه نظام به شمار می رفت، چرا که او در انتخاباتی شرکت کرد که همان دولت، همان شورای نگهبان، همان قانون انتخابات و همان نظام آن را اجرایی، نظارت و تأیید کردند.

تغییر چرخش بعدی خاتمی در یک سخنرانی بین دانشجویان بود که رسماً گفت «من نمیگویم که تقلب شده است» که فایل صوتی این جمله منتشر گردید و پس از آن نیز در یک اظهار نظر دیگر نسبت به موسوی و برخی اقدامات وی در فتنه 88 مانند خداجو خواندن هتک حرمت کنندگان به پرچم اباعبدالله سخت انتقاد کرد که این انتقاد با واکنش تند موسوی مواجه گردید.

سوال جدی که از حامیان خاتمی می توان پرسید این است که:

اگر خاتمی آنطوری که از اول نشان داد به وجود تقلب در انتخابات اعتقاد داشته است پس چرا وقتی که احتمال پیروزیش کمرنگ شد خودش را کنار کشید؟! اگرهم آنطوری که بعدا علام کرد به تقلب اعتقاد نداشته است پس چرا جریان اصلاحات را از افتادن به این چاه دروغ بازنداشته است؟! چرا وقتی که آتش فتنه 88 کم فروغ شد مسیرش را از سران دیگر فتنه جدا کرد؟! چرا پس از خاموش شدن آتش فتنه تازه یادش افتاد که ازاشتباهات موسوی در فتنه 88 انتقاد و از اعلام متقلب بودن نظام استنکاف نماید؟! آیا همه این موارد اعم از حمایت ها، کنار کشیدن ها و سپس انتقاد کردن ها نشان از رفتار غیراخلاقی وی برای حفظ قدرت و حتی با تمسک به ابزار دروغ، تهمت و تخریب نیست؟!


nazokbin

94/8/30
7:50 ص

moosavi-lariاخیراً مشاهده می شود که برای فتنه گران و حامیان فتنه ای مانند فیاض زاهد و موسوی لاری و … مجوز سخنرانی جهت تطهیر و قبح زدایی از جریان فتنه و بازگشت ایشان به نهادهای تصمیم سازی و تصمیم گیری صادر می شود و این در حالی است که بعد از 6 سال و اندی همه از ماهیت و خاستگاه فتنه و حامیان و عمالش اطلاع داریم و همه می دانیم که فتنه خط قرمز نظام، قانون، رهبری، مجلس و شورای نگهبان در تأیید صلاحیت ها و یا رأی اعتمادها بوده و هست. همه می دانیم که شخص رئیس جمهور و وزرایش همگی در ابتدای کار، یک به یک در این خصوص مواضع شفافی گرفتند تا مورد تأیید نهادهای نظارتی و مجلس قرار گرفتند و آنهایی که مواضعشان در مورد فتنه مشخص نبود نتوانستند اعتماد شورای نگهبان و مجلس را بگیرند و تلاش امروز برخی از بخش های دولت برای تطهیر فتنه و عمال فتنه هرگز نمی تواند قابل اغماض باشد و باید حتماً مورد توجه مجلس قرار بگیرد و نباید طوری باشد که اگر وزیری رأی اعتماد گرفت، دیگر گمان کند هرکاری که خواست می تواند انجام دهد و این در صورتی است که همین دولت برای صدور مجوز به برخی سخنرانان انقلابی که جرمی هم مرتکب نشده اند مجوز صادر نمی کند و حتی بعضاً مجوزهای صادره را لغو میکند و با این خط فکری و اجرایی نمی توان از امت حزب الله توقع داشت مانند مجلس و یا نهادهای حاکمیتی ساکت بنشیند و هیچ اقدامی به عمل نیاورد و شاهد فرصت یافتن کسانی باشند که قبلا ثابت کرده اند هیچ التزامی به قانون اساسی، اسلام، امام و رهبری ندارند و به دنبال فرصت های دیگر می گردند و در چنین شرایطی انتخاب گزینه مناسب برای واکنش در برابر این تحرکات از سوی مردم و امت حزب الله، امری بسیار مهم است چرا که هم نباید در قبال این خیانت ها سکوت کرد و هم نباید حریم قانون را خدشه دار نمود و هم نباید موجب مظلوم نمایی کسانی شد که خود بیشترین ظلم و خیانت را در حق مردم روا داشته اند. لذا مختصراً چند بند را در این خصوص جمع بندی می نمایم:
1- لزوم جدی گرفتن و مطالبه گری از نهادهای صادر کننده مجوز و نهادهای نظارتی در خصوص عملکرد وزرا در قبال خط قرمزِ فتنه.
2- اهمیت در صحنه بودن ائمه جمعه در خصوص حضور عناصر فتنه و  هدایت نیروهای مومن به پرهیز از اقدامات خلاف قانون و تلاش برای تأثیر گذاری در ابطال مجوز برای برنامه های تطهیر کننده عناصر فتنه.
3- لزوم در صحنه بودن و حساسیت و رصد مردم نسبت به بازگشت عناصری که قبلاً عدم التزامشان به قانون، انقلاب، اسلام، امام و رهبری را اثبات کرده اند.
4- اهمیت انتخاب برخورد مناسب در خصوص این مسائل و ممانعت از عدول از موازین قانونی به نحوی که ضمن شنیده شدن صدای اعتراض، از هرگونه توهین و مظلوم نمایی طرف های مقابل جلوگیری گردد.
5- استفاده از ظرفیت بالای رسانه، شبکه های اجتماعی، تجمع های آرام در همان محل دارای مجوز، تلاش برای سوال و جواب های اصولی از عمال فتنه و افشای ماهیت خائنانه ایشان، بکار بردن شعارهای انقلابی و دست نوشته های مورد تأیید، پرهیز از بکار بردن شعارهای تند و ممانعت از هرگونه اقدامات خلق الساعه.


nazokbin

94/8/25
10:33 ع

rohaniiiiiحدود 27 ماه از عملکرد جناب روحانی به عنوان رئیس جمهور گذشته است و در موارد متعددی شاهد مواضع متضاد از سوی ایشان با مواضع رهبری بودیم به نحوی که برخی از این تعارضات با ادبیات کنایه آمیز و توهین آمیز نسبت به مواضع رهبری بیان گردید و هرچه از سن دولت گذشت هم این مواضع بیشتر و هم تندتر گردید که نمونه هایش را در خصوص مذاکره و تعامل با آمریکا، انتشار فکت شیت، اسلامی کردن علوم دروس دانشگاهی، تکالیف پلیس، پیاده روی ظریف با کری، نقش حکومت در دینداری و بهشتی شدن مردم، در مواجهه با منتقدان، در نحوه اجرای برجام، در خصوص میزان توان موشکی و دفاعی، در خصوص خط قرمز بودن فتنه و فتنه گران، در مورد رخنه و نفوذ، در مورد انقلابی گیری، پیرامون جایگاه شورای نگهبان، درباره جهت دهی های فرهنگی در دانشگاه ها، در خصوص دلواپسان، پیرامون اجرای اقتصاد مقاومتی، پیرامون رفراندوم، در خصوص فرهنگ عاشورا، در رابطه با نقش تحریمها، در مورد شعار “مرگ بر آمریکا” و … می توانیم به خاطر بیاوریم. شاید در ابتدا گمان می شد که روحانی برای پیشبرد برنامه ها و نظراتش ایچنین در برابر مواضع رهبری موضع می گیرد و صرفاً می خواهد برنامه هایش را به هر قیمتی اجرایی کند، لیکن با گذشت زمان، این تصور رنگ باخته است و اکنون مطمئن هستم که این گفتار، لحن و رفتار دقیقاً در جهت تضعیف جایگاه رهبری صورت می گیرد، روحانی رسماً تلاش می کند به هر بهانه ای یک تعارض با رهبری را به نمایش بگذارد، علناً سعی میکند تا قبح عدم تبعیت از ولی فقیه را بریزد، تلاش میکند تا رهبری را در حد یک جایگاه فرمالیته که فقط حق دارد از کارهای دولت تقدیر و تمجید کند تنزل دهد، به جد می کوشد تا اوامر و دستورات رهبری را در حد توصیه های قابل اغماض حقیر کند. البته روحانی در این مسیر تنها نیست، هاشمی هم او را جسورانه همراهی و بعضاً راهنمایی می کند که البته این رفتارها و گفتارها مطمئناً از نگاه مردم انقلابی ایران مغفول نمانده است و یقیناً از دلایل مهم ریزش شدید محبوبیت روحانی، همین رفتارها و گفتارهای کنایه آمیز و بعضاً بی ادبانه است به حدی که استقبال او در استانهای مختلف به خصوص مازندران که بیشترین رأی را به او داده بود به وضعیتی رقت انگیز رسیده است و بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی از ماه ها پیش، روحانی را به عنوان اولین رئیس جمهور تک مرحله ای کشور معرفی و ارزیابی کرده اند، البته اگر با رأی عدم کفایت سیاسی مجلس مواجه نشود و بتواند همین 4 سال را به انتها برساند.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) من وآینده من سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه