لطفاً این وبلاگ را محبوب کنید:

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی سایت نازک بین ایمنی شغلی پست الکترونیک درباره
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/3/20
12:47 ص

به جلیلی رأی نمی دهند چون شبیه احمدی نژاد است، اما نمی گویند شبیه کدام خصلت های احمدی نژاد است، شبیه خصلتهای خوب و نقاط قوتش یا شبیه خصلتهای بد و نقاط ضعفش؟! آیا جلیلی تخریب گر است؟! آیا پشت سر و غیاب کسی، او را مورد حمله قرار می دهد؟! آیا برای انتقاد به مسائل خصوصی افراد متوسل می وشد؟! آیا وقتی رو در رو از کسی انتقاد می کند، ادب و انصاف را رعایت نمی کند؟! آیا هیچکدام از دولت های گذشته را مورد سیاه نمایی قرار داده است؟! همانطوری که می بینید خصلتها و اشتباهات احمدی نژاد در جلیلی مشاهده نمی شود و در همان حال، روحیه انقلاب گری، ساده زیستی و استکبار ستیزی را با خود دارد.

به جلیلی رأی نمی دهند چون استاد مصباح از او حمایت کرد و قبلاً هم از احمدی نژاد حمایت کرده بود! ولی نمی گویند که احمدی نژاد تا زمانی که مورد حمایت استاد بود هم ولایت مدار بود، هم قانون مند و هم دور از انحراف؛ نمی گویند که احمدی نژاد از  آن هنگام دچار اشتباه گردید که از استاد و از شاگردان عزیز استاد مانند آقا تهرانی و سقای بی ریا دور شد. احمدی نژاد تا زمانی که در معرض هدایت استاد مصباح بود هم حاشیه ساز نبود و هم به حواشی دامن نمی زد و هم به قوانین پایبند بود و هم در برابر اوامر رهبری تعلل نمی کرد. آنهایی که به بهانه استاد مصباح به جلیلی رأی نمی دهند بدانند که همان اشتباه مهلک احمدی نژاد را انجام می دهند، یقین بدانند که تبری از مطهری زمان نمی تواند به هدایت و صلاح در امور سیاسی و عاقبت به خیری منجر شود.

به جلیلی رأی نمی دهند چون ولایتی مشاور ارشد رهبریست و حال این که رهبری فرمودند اگر در گذشته خیالشان از مذاکره کنندگان راحت نبوده است اما با حضور مذاکره کنندگان معاصر خیالشان راحت و مطمئن بود، یا همین اواخر از مذاکره کنندگان تقدیر کردند و ایشان را به شدت مورد تأیید قرار دادند، در حالی که در مورد مذاکره کنندگان قبلی هشدار داده بودن که اگر خودشان از عقب نشینی دست برندارند، رأُساً وارد خواهند شد. یقیناً مواضع رهبری در خصوص مذاکره کنندگان و روند مذاکره، جلیلی و روشش را تأیید می کند، در حالی که ولایتی اولین انتقادش اشتباه بودن مذاکره و انتخاب غلط مذاکره کنندگان و لزوم تغییر در روند و نفرات مذاکره کننده بود. ولایتی اگر چه مشاور ارشد رهبریست اما همه می دانند که مشاور حق تصمیم گیری و اجرا ندارد و حال این که به اقرار خودش دوبار به مسئولیت خودش با سارکوزی و پوتین دیدار داشته و حتی به ایشان از طرف خودش قول هم داده بود!! و حال این که جلیلی براساس آنچه که در مذاکرات آلماتی مشخص شد در خصوص مذاکرات و عقد توافقنامه با مذاکره کنندگان 5+1 اختیارات تام داشته است و ولایتی بدون مسئولیت از جلیلی گلایه می کرد که به تعهدات ولایتی احترام گذاشته نشده است!!!!

به جلیلی رأی نمی دهند چون مانند قالیباف سابقه اجرایی ندارد، و اگر چه درست می گویند اما توجه ندارند که کسی که ریشه مشکلات کشور را به درستی درک کرده و درمان مناسبی دارد تنها گزینه ی مطلوب خواهد بود. جلیلی بیش از همه و در سقف گفتمان مقاومت و باج ندادن به بیگانه وحفظ استقلال کشور در معیت مدیریت مبتنی بر اقتصاد مقاومتی قرار دارد. جلیلی کسی است که عملکردش ثابت کرده که هیچ عاملی نمی تواند موجب تسلیم و ترس وی در برابر قدرتهای استکباری شود، او تنها کسی است که اعتقاد دارد با ظرفیتهای موجود و اصلاح ساختارها و بکارگیری سازوکارهای مناسب، می توان با قوت بخشیدن به جایگاه داخلی و خارجی ایران بر مشکلات چیره شد و حال این که بسیاری از نامزدها می گویند تا کوتاه نیاییم، مشکلات حل نخواهد شد. منطق اکثر رقبای جلیلی این است که باید بخشی از حقمان را ببخشیم تا بخشی از حقمان را به ما بدهند!!! در حالی که خودباوری و اتکای به ظرفیتهای کشور در گفتار، رفتار و عملکرد او نهادینه شده است.

به جلیلی رأی نمی دهند چرا که به نظر نمی رسد او فضای باز سیاسی ایجاد کند و حال این که مدعیان ایجاد فضای باز سیاسی، چیزی جز تنش، فتنه، آشوب، توهین به مقدسات، سازش در برابر استکبار، امنیتی کردن کشور، ستاره دار کردن دانشجویان، بکارگیری وزرا و مسئولان رده بالای ضدانقلاب (لندن نشین)، زیرسوال بردن قانون، بی حرمتی به رأی مردم، نادیده گرفتن جایگاه رهبری در این کشور به ارمغان نیاوردند.

به جلیلی رأی نمی دهند چرا که مثل محسن رضایی برای همه دست به جیب نیست، برای کشاورز و جوان و قومیتها و کارمندان و بازنشستگان و یارانه بگیران و تولید کنندگان و ... برنامه های افزایش یارانه و بخشش بدهی و استمهال اقساط و هدیه چند میلیونی ازدواج و یارانه سبز و .... کنار نگذاشته است، جلیلی می داند که اگر قرار است به روی پای خودمان بمانیم باید دخل و خرج را باهم تنظیم کنیم و نباید قبل از کسب یک درآمد پایدار برایش کیسه بدوزیم. جلیلی براساس داشته ها و توانایی های واقعی صحبت می کند و برای ظرفیتها برنامه ریزی می کند ولی برخی بدون در نظر گرفتن موجودی، براساس ظرفیتها در حال بذل و بخشش و خرید رأی هستند.

به جلیلی رأی نمی دهند چون خیلی خوب حرف نمی زند، سه کلمه را مدام تکرار می کند، اما نگاه نمی کنند که اهداف و برنامه های جلیلی و حل مشکلات کشور در همین سه کلمه تجلی یافته است، جلیلی به آزاد کردن ظرفیت کشور در بخشهای مختلف می اندیشد و این را تنها به اصلاح ساختارها براساس بکارگیری سازوکارهای جدید آن هم مبتنی بر شناخت اسلام میسر می داند.

به جلیلی رأی نمی دهند چرا که ماهواره می گوید به هرکسی رأی بدهید غیر ازجلیلی، ولی توجه نمی کنند که این شبکه ها توسط دشمنان این مرزوبوم گردانده می شود، توسط همانها که از بعثی ها، تروریستها، منافقین و فتنه گران حمایت کردند. آنها توجه نمی کنند که جلیلی اینقدر برای دشمنان ناامید کننده است که حتی حاضر به انتخاب حداد عادل و قالیباف شده اند!!! جلیلی ضرب شستی روی میز مذاکرات به نمایندگان مستکبران عالم چشانده است که ریاست جمهوریش برای ایشان به یک کابوس بدل شده است.

این مطلب در سایت ولی امر منتشر شد.

برچسب های مرتبط: سعید جلیلی   سیاست خارجی   مذاکرات هسته ای    انتخابات 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

92/3/19
4:19 ع

در تعاریف وقتی سود بانکی کمتر از نرخ تورم تعیین شود بانکها در قبال افزایش تورم، ارزش واقعی سرمایه شان باید کاهش یابد و از یک سو نیز سود کم بانکی موجب بی علاقگی مردم به سپرده گذاری می شود که این دو عامل می گویند که بانکها باید روز به روز فقیرتر و حتی ورشکسته شوند، اما هر روزه با افتتاح شعب بیشتر و جذب بیشتر نیروی انسانی توسط بانکها مواجهیم که این بر خلاف انتظار و تحلیلی که گذشت است.

در حال حاضر بانکها با شیوه های خود سود پایین بانکی را تهدید علیه خود ندانسته و حتی از آن فرصت ساخته اند. بانکها اولاً تسهیلات خود را در واقع با بیش از سود مصوب به مردم پرداخت می کنند و این کار را با دریافت سپرده های چندماهه به صورت قرض الحسنه اجباری انجام می دهند و ثانیاً با پرداخت کم سود بانکی به سپرده های مردم، از تفاوت بین سودبانکی و نرخ تورم و سود واقعی تسهیلات به عنوان یک درآمد استفاده می کنند و ثالثاً میزان تسهیلات را کاهش داده و سپرده های قرض الحسنه و کم سود مردم را در بخش های دیگر رأساً‌ سرمایه گذاری می کنند.

بانکها عملاً‌ از فضای بی نظارتی و بی منطقی جاری بر نظام بانکی استفاده کرده و فاصله ی بین تورم و سود بانکی را زیرکانه به نحوی دور زده اند که هم سود کمتری به مردم پرداخت کنند و هم سود بیشتری از مرد دریافت نمایند. در صورتی که اگر سود بانکی به درستی و متناسب با نرخ تورم پرداخت شود و با نظارت صحیح از هرگونه روشهایی که سود واقعی تسهیلات را افزایش می دهد جلوگیری گردد، عملاً هم مردم به سپرده گذاری در بانکها علاقه نشان می دهند، هم نقدینگی مازاد جمع آوری می شود، هم بانکها می توانند به بخش های نیازمند مانند وام ازدواج و خرید کالای ایرانی و مسکن و تولید تسهیلات پرداخت نمایند و هم سود خودشان به شیوه ی منطقی و علمی تأمین می گردد و هم مفسدانی که به دلیلی پایین تر بودن سود بانکی از نرخ تورم به اهرمهای مفسده انگیز از تسهیلات بیشتری استفاده و در جامعه فساد می کنند (مانند گروه خسروی) کنترل می شوند.

این مطلب در سایت 8 دی منتشر گردید.

برچسب های مرتبط: اقتصاد    بانک 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

92/3/19
3:48 ع

جیرینگاگر چه اسکناسهای درشت باعث می شوند تا زحمت مردم در حمل پول و استهلاک دستگاه های خودپرداز کم شود و جایگزین موقت و کم هزینه ای برای حذف چند صفر از پول تلقی و بهترین جایگزین برای چاپ چک پول های بدون پشتوانه و نقدینگی افزا تلقی می شود، ولی یک ایراد اساسی نیز دارد؛ شفافیت اقتصادی از اولین نیازهای یک اقتصاد پویا، سالم، قابل رصد و مالیات بردار است و در شرایطی که مدیریت کشور چه به لحاظ پایش درآمدها و چه به لحاظ پایش معاملات و هزینه ها محتاج شفافیت اقتصادی است،‌ انتشار پولهای درشت و هر چیزی که باعث کاهش استفاده از کارتهای اعتباری گردد بر خلاف جهت شفافیت اقتصادی تلقی می گردد.

به نظر می رسد انتشار پولهای درشت مشوقی برای استفاده از پول نقد به جای کارت اعتباری یا سایر روشهای الکترونیکی تلقی شود در حالی که بهتر است دولت برای تسهیل انجام معاملات،‌ هزینه هایی که برای انتشار پول های درشت و جمع آوری پول های خرد و قدیمی صرف می کند را صرف توسعه نظام بانکداری الکترونیکی و فراگیری و آموزش نماید. نظامی که اگر چه نسبت به چندسال پیش به پیشرفت قابل توجهی دست یافته است اما هنوز نتوانسته است جایگاه اصلی خود را بیابد. نظام بانکداری الکترونیکی باید به مرحله ای برسد که تمام مردم بتوانند اکثر فعالیت های اقتصادی ریز و درشت خود را بدون نیاز به پول و مراجعه به بانک و تردد در شهر انجام دهند.

متأسفانه همینک بسیاری از بانک ها فقط به شعب خود سرویس می دهند و حتی خدمات ساده ی خود را نسبت به سایر اعضای شتاب محدود کرده اند و خدمات معمول نیز با اجرت و دریافت هزینه انجام می شود و تعداد زیادی ازبانک ها و موسسات عالی نیز عضو شبکه شتاب نیستند و عملاً بسیاری از مردم برای انجام کارهای معمول خود ناچارند پول نقد در جیب بگذارند و یا در تعداد زیادی بانک حساب داشته و کارت اعتباری تهیه کنند و حال اینکه اگر تمام بنگاه های اقتصادی و تمام افراد بتوانند بدون پول از طریق سیستم های الکترونیکی امورشان را به سادگی انجام دهند، عملاً نیاز به پول درشت و هزینه های انتشار آن نیز کاهش خواهد یافت.

اگر چه کشور اکنون از نظر سرعت اینترنت از کشورهای عقب مانده است اما ضریب نفوذ اینترنت و موبایل در کشور ما این ظرفیت را ایجاد کرده است که با کمی توسعه و آموزش وهدایت، با شتابی خوب به سمت بانکداری الکترونیکی برویم، دولت باید به جایگاهی از بانکداری الکترونیکی برسد که برای معاملات نقدی یک سقف تعیین کرده و کلیه معاملات را از مسیرهای قابل کنترل و پایش بانکی سامان دهد تا بتواند اقتصاد کشور و مسیر گردش نقدینگی را در بازارهای مختلف و فعالان اقتصادی کنترل کند و با تدابیر صحیح و به موقع اقتصادی در تنظیم بازار و اخذ مالیات واقعی، اقتصاد کشور را هم سامان دهد و هم از وابستگی به نفت دور کند و هم مفاسد اقتصادی را به خوبی و در اسرع وقت کنترل نماید.

پول الکترونیک

در کنار بحث شفافیت، یکی دیگر از ایرادات ترویج معاملات با استفاده از پول نقد مسائل امنیتی است در صورتی که استفاده از کارتهای اعتباری و سایر روشها مانند استفاده از اثردوانگشت، از حمل و نقل پول و نگهداری آن در بنگاه های اقتصادی و افزایش نابجای سوخت و ترافیک شهری و آلودگی محیط زیست و هزینه های جانبی جهت کاهش این موارد جلوگیری می نماید، به نظر می رسد دولت در گام اول اصلاحات بانکی و در جهت شفافیت اقتصادی، باید طوری تمام برنامه های بانکی را سامان دهد که در وهله ی اول نظام اقتصادی کشور به سمت شفافیت حرکت نماید، همانطوری که قبلاً نوشته بودم، شفافیت اقتصادی اولین شرط تحقق اقتصاد مقاومتی و حماسه اقتصادی است که در اولیت برنامه های اقتصادی دکتر جلیلی نیز قرار دارد.

این مطلب در سایت 8 دی منتشر گردید.

مطلب مرتبط:‌ اولین شرط تحقق شعار حماسه سیاسی-اقتصادی 

برچسب های مرتبط: اقتصاد    بانک    اقتصاد مقاومتی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

92/3/19
1:54 ع

آقای دکتر رضایی در دوره های مختلف حضورش در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان یک نامزد با برنامه معروف گردیده است و با توجه به این که همواره رأی ناچیزی داشته است، برنامه هایش به دقت مورد واکاوی قرار نگرفته است،‌ اما امسال نحوه و لحن صحبت های دکتر رضایی با سایر نامزدها و شیوه ی مطرح کردن خود به عنوان تنها فرد بابرنامه و فراجناحی مرا به آن داشت که مختصراً به برنامه های دکتر رضایی بپردازم.

متأسفانه آنچه که به عنوان برنامه های آقای دکتر رضایی مطرح می شوند در حد رؤوس برنامه و یا شعارهای تبلیغاتی هستند که عموماً بر افزایش یارانه های مختلف (مثل یارانه سبز و افزایش یارانه هدفمندی)، افزایش تسهیلات بانکی در زمینه های مختلف، هدیه ی ازدواج 23 میلیون تومانی، بخشش و استمهال بسیاری از تسهیلات گذشته بانکی و افزایش بودجه های مناطق مختلف و.... تأکید دارد ولی کلامی و برنامه ای از چگونگی تأمین این منابع ارائه نمی گردد. هم اینک کشور برای تأمین منابع همین یارانه ها و مخارج جاری کشور دچار مشکل است و برنامه ی دولتها در اولین گام باید مبتنی بر افزایش درآمدها و نحوه ی انجام تعهدات موجود باشد، نه این که بر همین تعهدات و هزینه های موجود نیز بدون تأمین منابع،‌ افزوده گردد، مسئله ای که دکتر غرضی به خوبی و سادگی برآن تأکید می کند.

به راستی چه کسیست که نداند بخشی از مشکلات حال حاضر کشور حاصل همین حاتم بخشی هاست، پرداخت بیش از میزان مشخص شده در قانون هدفمندی یارانه ها،‌ پرداخت تسهیلات بدون نظارت در کارگاه های زودبازده، استمهال تسهیلات مختلف و متفاوت برای چندسال و ....، خود بخشی از مشکلات کشور مانند افزایش نقدینگی، افزایش تورم و کاهش توان بانکها در پرداخت تسهیلات مجدد به تولید و ... را موجب شده است و دکتر رضایی نه تنها گویا بر تشدید همان رویه اصرار دارد بلکه منابعی نیز برای جبران و تأمینن آن ها تعیین نمی کند.

اصل مغفول در برنامه ها و شعارهای دکتر رضایی این است که هیچ هزینه ای نباید برای دولت ایجاد گردد، مگر این که اولاً با تأمین دقیق منابع صورت گیرد و ثانیاً با محاسبه ی عوارض احتمالی آن اجرایی گردد؛ غیبت این دو مورد از برنامه های هر نامزدی متأسفانه موجب می شود که نظر مخاطب به این سمت رود که این شعارها بیش از این که اجرایی، علمی و براساس مصلحت باشد در جهت پرکردن سبد آرا مطرح می شوند، به عنوان مثال افزایش میزان یارانه نقدی بدون تعیین میزان افزایش قیمت حاملهای انرژی تنها یک شعار ناقص و عوام فریبانه تلقی می گردد که در چندماهه اخیر از سوی دولت نیز بارها استفاده شد.

شاید حامیان آقای رضایی بر مواردی مانند صادرات غیرنفتی به عنوان منابع درآمدی جدید یادکنند، اما باید بدانند که حتی با فرض افزایش چنین درآمدی بازهم جبران کردن 50 درصد کاهش فروش نفت و گاز برای هزینه های موجود باید در اولویت باشد نه افزایش هزینه ها! و دیگر این که تنها درآمدهایی قابل برنامه ریزی بلندمدت هستند که قابل اتکا و مطمئن باشند وگرنه همین الان هم صادرات غیرنفتی و نفتی به دلیل تحریم های بانکی و مواد اولیه با مشکل مواجه است و امکان تشدید مشکلات  با تحریم های جدیدتر وجود دارد و هر دولتی ابتدا باید برنامه خود را برای تثبیت و افزایش درآمدها با یافتن منابع مطمئن و غیرقابل تحریم ارائه نماید.

بازهم ممکن است برخی در پاسخ به انتقادات من بگویند که دکتر رضایی با تقدیم لایحه های خوب، مجلس را به تصویب برنامه های خوب و اجرایی واخواهد داشت و هزینه هایی که دکتر رضایی خود را به آنها متعهد می سازد را تأمین خواهد نمود که بازهم باید در پاسخ بگوییم که دکتر رضایی نمی تواند یک قوه ی مستقل دیگر را مجبور به چنین تصمیماتی نماید و باید این احتمال را بدهد که مجلس ممکن است با برنامه های او به مصالحی موافقت نکند و آنگاه است که یا در قبال مردم بدقول خواهد شد و یا مثل برخی دعواهای اخیر مجلس و دولت،‌ با مجلس جنگ خواهد کرد.

بحث دیگر این که شاید حامیان برنامه های دکتر رضایی بگویند که ایشان با تنش زدایی سیاسی در عرصه بین المللی، اقتصاد کشور را به زودی از تحریم درآورده و حل مشکلات اقتصادی و پرداخت هزینه های جدید را میسر خواهد نمود که در پاسخ خواهم گفت که اولاً براساس ابتدایی ترین تعاریف عقلی، نباید برای درآمد کسب نشده،‌ کیسه دوخت و ثانیاً این که باید دانست که مشکلات کشور تا کم نشود،‌ میز مذاکره محلی برای امتیاز دادن از ترس نقاط ضعف خواهد بود و دولتها باید بتوانند اقتصاد و آرامش کشور را تثبیت نمایند و سپس به موفقیت در مذاکرات امیدوار باشند و ثالثاً مذاکرات به طرفین مذاکره بستگی دارد و صرف اراده ی یکی از طرفین موجب حل مشکل نخواهد شد و گروه 5+1 اثبات کرده است که فشارهایی که به ایران می آورد به دلیل مسائل هسته ای نیست بلکه بحث مسائل سیاسی و ضدیت با اصل جمهوری اسلامی ایران است همانطوری که این تحریمها قبل از بحث هسته ای و در کنار مسائل دیگری مانند جنگ و ترور و جاسوسی نیز وجود داشته است.

برجسب های مرتبط: انتخابات       محسن رضایی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به   صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.


nazokbin

92/3/19
10:2 ص

در مناظرات مختلف منش دولت اصلاحات به عنوان دولتی که از آزادی و توسعه ی سیاسی حمایت می کرد بارها از نمایندگان اصلاح طلب مورد حمایت نشان داده شد و به منظور این که این مسئله از الزامات کشور نمایش داده شود، همواره اثبات امنیتی بودن فضای سیاسی در دستور کار قرار گرفت. با تمام این ادعاها آنچه که در سوابق دولت اصلاحات و اقرارات شان مشخص است تعداد زیاد تنش های سیاسی و مسائل امنیتی کشور در آن دوره بود،‌ مواردی که برخی از آنها در مناظره سیاسی از سوی دکتر جلیلی مطرح گردید، مسائلی مانند تنشهای سیاسی در شهرها و برخوردهای امنیتی با دانشجویان که با توجه به آنچه که تقدیم خواهد شد، بیش از هرکسی مسئولیت این اقدامات به دولت اصلاحات بر می گشت.

سوال اول این است که به راستی آیا دولت اصلاحات آنگونه که می گوید برایش تنش ایجاد می کردند یا خودش در تنشها مقصر بود؟! دولت اصلاحات با شعار توسعه ی سیاسی وارد شد و مشی سیاسی اش براساس همان اصلاحاتی بودن، در جهت انتقاد به حاکمیت تعریف می شد، یقیناً‌ وقتی شعارهای یک دولت به سمت خاصی باشد حمایتها و مدیریتها نیز به همان سمت هدایت خواهند کرد. دولت اصلاحات، به تنهایی نمی توانست اصلاحات را رقم بزند بلکه همواره آن را به عنوان یک مطالبه ی عمومی و آرای 20 میلیونی دنبال می کرد.

دولت اصلاحات برای تحقق برنامه ها و شعارهای خود نیاز به مطالبه ی عمومی داشت و این نیاز را در بسیاری از موارد رأساً با استفاده از ابزارهای رسانه ای مانند روزنامه های زنجیره ای و مطالب ساختار شکنانه تأمین می کرد و یا فضایی را آماده می کرد تا این مطالبه ایجاد شود و این رویه ی دولت در بسیاری از موارد شرایط غیرقابل کنترلی را ایجاد می نمود، از یک سو اگر چه دولت تمایل به بروز مطالبات عمومی داشت، اما از این که این تحریکات و حمایت ها به رفتارهای تند و ساختار شکنانه تبدیل شوند نیز پرهیز می کردند چرا که بین اصلاحات و ساختارشکنی باید فاصله ایجاد می شد، دولت اصلاحات در پی اعمال تغییرات با قدرت نرم و به قول خودشان چانه زنی از بالا و فشار از پایین بود و نمی خواست کشور به نقاط غیرقابل کنترل برسد، چرا که رسیدن به چنین نقاطی می توانست صلاحیت دولت را زیرسوال ببرد و از سویی از هر تنشی استفاده می کرد تا آن را به سیاست های حکومت ربط دهد بدون این که خودش محکوم به بی تدبیری شود.

در کنار فضای بازی که برای مطالبات اصلاحاتی و ضدحاکمیتی ایجاد می شد دولت اصلاحات در برابر سایر تنشهای امنیتی برخوردش متفاوت بود. اختلافات قومیتی و محلی به راحتی و با ندانم کاری های افراطی و یا تفریطی امنیتی دولت اصلاحات به تنشهای درگیرانه و خشن منجر می شد که برخی از آنها را دکتر جلیلی در مناظره اعلام نمود.

درکنار ادعای آزادی و احترام به انتقادات که در دولت اصلاحات فراگیر بود، آنچه که مشاهده می شد بدترین برخورد با تفکرات منتقد به جریان اصلاحات با برچسب های ضدمردمی و مزدوری بود. متفکران و بزرگان جریان نقاد اصلاحات، با شدیدترین سیاست های سانسور و تحریف مورد بی مهری قرار می گرفتند و انتقادهای ضد دینی و ضدحکومتی به راحتی تبلیغ و به اسم آزادی حتی تقدیس می شدند، توهین هایی که به امام حسین و پیامبر اکرم و امام زمان انجام شد و به اسم آزادی بیان تقیس نیز شدند و کسانی مانند استاد مصباح که با این انحرافات برخورد عقیدتی و فلسفی می کردند با شدیدترین توهین ها و سانسورها و تحریف ها مواجه می شدند و این برخوردها از سویی منجر به بروز تشکل های جسور و فراقانونی در برابر تشکل های جسور و ساختارشکنانه گردید. به راستی اگر در دولت اصلاحات به این راحتی به ارکان نظام توهین نمی شد،‌ آیا لباس شخصی ها نیز به خود اجازه ی دخالت مستقیم می دادند؟!

نتیجه: دولت اصلاحات شعار اصلاحات و توسعه ی سیاسی را رأساً با تحریک جریانهای تند سیاسی دوطرف و ایجاد تضارب های نامتعارف و لاجرم بروز شرایط امنیتی دنبال می کرد و همانطوری که در دولت های قبل و بعد از اصلاحات مشاهده شد، دیگر شرایطی مانند آنچه که در دولتهای اصلاحات بود، بروز نیافت و به گواهی تاریخ، حوادث فتنه و فضای امنیتیش نیز زاییده همان جریان های اصلاحاتی و در ادامه ی همان سیاست ها و با محوریت سران ایران نشین و لندن نشین همان جریان بود که الحمدلله با شناخت و تیزهوشی مردم ایران، سالهاست که از هرگونه فرصت بروز و حضور مجدد و پیگیری همان سیاستها محروم مانده و بمانند.

برچسبهای مرتبط:   انتخاباتفتنه     


میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

92/3/19
8:34 ص

پس از برگزاری مناظره ی سیاسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری،‌ آقایان حداد و جلیلی در محل مناظره اقدام به اقامه ی نماز کردند که در آن آقای دکتر جلیلی به آقای دکتر حداد اقتدا کردند و تصویری که از آن نماز منتشر شد، از برخی افراد که بیش از اینکه قصد حمایت از دکتر حداد را داشته باشند در جهت تفرقه گفتمانی گام می نهند، به مطالب تحریک کننده تعبیر شد. سایت جهان نیوز که در چند مطلب اخیر به رویه آن و رییسش آقای زاکانی پرداخته ام،‌ در ذیل عکس اقتدای دکتر جلیلی به دکتر حداد اینگونه تیتر زده اند:

 اقتدای جلیلی به حداد+عکس/ انقلابی‌ترین کاندیدا با پاکترین آراء 

اگر چه خود دکتر حداد عادل نیز یقیناً به چنین نتیجه گیری راضی نیستند و حتی خودشان قبلاً‌ در اظهار نظری دکتر جلیل و دکتر لنکرانی را از خودشان انقلابی تر معرفی کرده بودند، ولی چرا آقای دکتر زاکانی این خط را در سایت شان و تبلیغات دکتر حداد دنبال می کنند؟! اقترابات فکری و سیاسی بین دکتر جلیلی و حداد بیش از حدی که آقای زاکانی تصور می کند است و به احتمال قریب به یقین از این دو، فقط یکی باقی خواهد ماند و شاید به راستی دکتر حداد از دکتر جلیلی انقلابی تر باشد و البته شاید هم نباشد، ولی آیا صحیح است که اقتدا کردن یک مومن به یک مومن دیگر، دلیلی برای برتر نشان دادن و مومن تر نشان دادن مأموم به امام باشد؟! آیا در شرایط شخص امام جماعت آمده که کسی که پیش نماز می ایستد باید از همه انقلابی تر باشد و یا نه فقط احراز عدالت و صحت قرآئت وی کافیست؟! به راستی آقای زاکانی چرا این تصویر را با تیتری دوستانه تر که نشانه برادری و وحدت است منتشر نکرد؟!

مطالب مرتبط:
 
چند سوال جدی از دکتر زاکانی
زاکانی و حداد در کدام زمین بازی می کنند

برچسب های مرتبط: سعید جلیلی    انتخابات     حداد عادل  

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/18
11:12 ص

آقای زاکانی با توجه به شناختی که از شما در مقابله و موضع گیری های جانانه و به هنگام در برابر فتنه دارم،‌ مشاهده ی تناقضاتی از رویه شما در انتخابات 92، برایم چند سوال ایجاد کرده است که امیدوارم پاسخگو باشید:

1علیرضا زاکانی- آقای زاکانی! شما در انتخابات مجلس ثابت کردید در بحث وحدت و ائتلاف به مصلحت اندیشی و تثبیت اصولگرایان بیش از اصلح بودن نامزدها اعتقاد داشتید به نوعی که به شدت موافق حضور به قول ما "ساکتان فتنه" در ائتلاف بودید، پس چگونه است که اکنون به بهانه اصلح بودن آقای حداد،‌ مصلحت وحدت گفتمانی انقلاب را ترجیح نمی دهید؟

2- شما قبل از حضور و همزمان با حضور دکتر جلیلی و قبل از کناره گیری دکتر لنکرانی به شدت از آقای جلیلی و احتمال کناره گیری به نفع ایشان صحبت کردید، پس چه شد که موضع تان ناگهان به سمت حداد تغییر کرد؟ دقیقاً‌ چه چیزی باعث این تغییر موضع شد؟ آیا نزدیک شدن دکتر جلیلی به استاد مصباح به این تغییر موضع ارتباط داشت؟

3- آقای زاکانی! شما قبل از رد صلاحیت و در زمانی که لنکرانی کنار نرفته بود، از جلیلی حمایت و دعوت می کردید تا او را به آمدن و ماندن در صحنه ترغیب کنید و الان از حداد حمایت می کنید تا حداد به رقابت درون گفتمانی با جلیلی ترغیب شود، سوال من این است که آیا این روش شما عامداً‌ و یا با دلیل خاص و یا کاملاً به صورت تصادفی در جهت تضعیف گفتمان انقلاب انجام می شود؟!

4- آقای زاکانی! آیا تضعیف وحدت در جبهه ی گفتمان انقلاب، به صورت عامدانه در جهت تأمین منافع یارقدیمی تان دکتر قالیباف انجام می شود که روزگاری رییس ستادانتخاباتی اش بودید؟ و یا آنهم به صورت کاملاً تصادفیست؟

برچسب های مرتبط: سعید جلیلی    انتخابات   ساکتین فتنه   حداد عادل   باقری لنکرانی

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

92/3/17
11:58 ع

امشب یک مانور قدرت از دکتر جلیلی را در مناظره انتخاباتی سیاسی نامزدهای ریاست جمهوری شاهد بودیم. آقای جلیلی توانست با منطق و اطلاعات دقیق مدافعان منطق سازش را محکوم نماید، پس از این مناظره در شبکه های اجتماعی یک تحقیقات میدانی به عمل آوردم و احساسم این است که اولاً خیلی از حامیان دکتر ولایتی از ایشان به سمت دکتر جلیلی متمایل شدند و دوم این که بسیاری از کسانی که هنوز انتخاب نکرده بودند نیز به سمت دکتر جلیلی متمایل شدند و این مسئله نوید می دهد که دکتر جلیلی می تواند در همان مرحله اول کار انتخابات را تمام کند. در کنار این مسئله به نظر می رسد دکتر حداد نیز با تقویت دکتر جلیلی به نفع ایشان انصراف خواهد داد به خصوص این که رسماً اعلام کردند که مسئله ی ائتلاف تمام شده است.

مسئله ی دیگری که در مناظره امشب برایم کشف شد، همان سیاست تحمیل گری در دوره سازندگی و اصلاحات بود. دقیقاً به نظر می رسد همان کسانی که جام زهر را با تلقین ضعف و شکست به امام خمینی تحمیل کردند در مذاکرات هسته ای نیز همان نیت را داشتند که بعضاً این سیاست را با تحمیل و بعضاً توجیه و بعضاً با خودسری به پیش بردند و البته امام خامنه ای از جایی جلوی تمام این ها ایستاد و با اعلام مقاومت حسینی، مسیر سازش و عقب نشینی را به سمتِ جلو تغییر داد.

در پایان، ضمن عرض احترام و ارادت به دکتر جلیلی و میدان داریشان، برای آقای حداد عزیز و آقای قالیبافِ مجاهد، که از نظام و شأن انقلاب در حد خودشان دفاع کردند آرزوی سلامتی، خوشبختی و عاقبت به خیری دارم البته آرزوی ریاست جمهوری می ماند برای دکتر جلیلی قهرمان.

برچسب های مرتبط:  برچسب های مرتبط: سعید جلیلی     فتنه     رابطه ایران و آمریکا     سیاست خارجی   مذاکرات هسته ای    انتخابات 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

92/3/17
11:15 ع

علی رغم این که برخی قسمتهای ساختمان پزشکان قابل مشاهده و بعضاً خنده دار است اما در برخی قسمتها از بس که داستان شرم آور است، گریه آور می شود. عشوه گری زنانه منشی آقایان دکترها را به حساب طنز و کم عقلی او بگذاریم و وارد شدن بدون اجازه برادر دکتر را به خانه اش را هم به هیچ حسابی نگذاریم، این عشق مرد به مرد و نگاه جنسیتی بین دو مرد را در چند قسمت از سریال کجای دلمان بگذاریم؟!

اصلاً فرض کنید طرف بیمار است و عاشق آقای دکتر شده است، آیا عشق یک مرد به یک مرد و نگاه جنسی او می تواند وسیله ای برای خنده و تفریح سالم باشد؟! آیا استفاده از تابلویی با طرح مشخص همجنس بازی در سیمای جمهوری اسلامی را می توان نادیده انگاشت؟!

آیا سازندگان و تأیید کنندگان این سریال همینقدر نمی فهمند که در قسمتی که پدر دکتر افشار متکایش را برای میهمانش پهن می کند تا پول های داخل آن را درآورد نگاه جنسی را از آن حذف کنند؟! یا نمی فهمند که میان این همه بیماری روانی که وجود دارد عیناً باید عشق یک مرد روانی را به دکتر افشار آن هم با صحنه ها و نزدیک شدن های مسخره ی دو شخصیت به هم ابزار خنده نمود؟! و اینها در حالی پیش می آید که یکبار همین سریال و همین موارد مورد انتقاد جدی اهالی فرهنگ قرار گرفته بود، یعنی وقتی فرزندانم به من گفتند چرا کانال را عوض می کنی نمی دانستم چه بگویم؟! 

برچسب های مرتبط: صدا و سیما    عفاف و حجاب     فرهنگ    خانواده

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin


شبکه اجتماعی
  

92/3/17
8:39 ع

حال که ربنای آقای شجریان دوباره به واسطه برخی مباحث انتخاباتی بر سر زبان ها افتاده است و همان یک ربنا شده است وسیله ای برای تطهیر شجریان از مواضع ضداسلامی وی، و کسب اعتبار از خواننده ای که اعتبارش را به bbc و voa و ضدانقلاب فروخته است، پیش خودم گفتم چقدر خوب است نظر کسانی را که شیفته ی ربنای شجریان شده را به معنای این ادعیه قرآنی جلب نمایم:

آل عمران - آیه 8:  رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا ! دلهایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن، و از سوى خود رحمتى برما ببخش؛ زیرا تو بسیار بخشنده اى.

مومنون -  آیه 109:  رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
پروردگارا ! ما ایمان آوردیم ، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانى .

کهف -  ایه 10:  رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمینه هدایتى فراهم آور .

بقره -  ایه 250 :  رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
پروردگارا ! بر ما صبر و شکیبایى فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان .

آنچه که در مضمون این ادعیه آمده است بر محورهای مشخصی تأکید دارد؛ در این آیات پس از تأکید بر هدایت، آمرزش، ایمان و امید به فضل و رحمت خدا، از خداوند می خواهیم که به ما صبر، استقامت و پیروزی در برابر قوم کافران و دشمنان اسلام عنایت فرماید.

حال سوال اینجاست که آیا این ادعیه قرآنی آمده اند تا شجریان بخواند و خلافش عمل و ترویج کند و ما لذتش را ببریم و به این لذت افتخار هم بکنیم؟! آیا مواضع شجریان نشانی از هدایت و ایمان دارد؟! نشانی از استقامت در برابر دشمنان اسلام و مبارزه با کفار دارد؟! و یا نه!!! برعکس در خدمت دشمنان اسلام  و دور شدن از هدایت و ایمان قرار گرفته است؟!!

حامیان آقای شجریان و کسانی که با ربنایش مسحور می شوند و یا با نامش برای خود قبا می دوزند، به ما بگویند که این جمله ی شجریان که "این‌ها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز!!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند، باز هم نخواهند آمد" خطابش به چیست؟! آیا لفظِ 1400 سال به انقلاب و روحانیت برمی گردد و یا به اصل اسلام؟!! آیا حضور مکرر شجریان در رسانه های استکباری و ضداسلامی که مروج فساد هستند و دوشادوشی و بعضاً هم آغوشی با کسانی که حتی ساده ترین ظواهر اسلام را رعایت نکرده و نمی کنند، با آن ربنا و احکام قرآنی و اسلام و سفره ی افطار مؤمنین، قابل جمع است؟!! آیا عمل شجریان با ضدیت با قوم کافرین قابل جمع است یا با ضدیت علی القوم المسلمین؟!

حقیر می ترسم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که عاشقانه از ربنای شجریان یاد می کنند، بیش از صدا و مفهوم ربنا، شیفته ی مشی شجریان شده باشند؟! براستی چرا وقتی که خود شجریان بارها اعلام کرده است که از انتشار ربنایش ناراضی بوده است و اصلاً حاضر به این کار نبوده، برخی به آن افتخار می کنند؟! به راستی چرا وقتی که شجریان پس از اولین حضورش در سیمای ایران در روزنامه های کثیر الانتشار به قاری معرفی کردن خود اعتراض شدید می کند، امروز برخی سعی می کنند ربنای او را مقدس جلوه دهند؟! به راستی چه اصراریست که صدای کسی که با قول و عمل ثابت کرده است به اسلام و قرآن اعتقاد ندارد، در مقدس ترین اوقات و روی سفره ی مقدس افطار پخش شود؟!

و یک سوال از خود شجریان:
براستی او که تمام قد و با تمام حیثیت از فتنه و فتنه گران حمایت کرد و انقلاب را متقلب دانست و برایش شعر خواند و سخن راند، امروز در میان این سرودست شکستن اصحاب فتنه برای حضور مجدد و رقابت در انتخاباتِ همین انقلاب، چه توجیهی دارد؟! آیا هنوز می تواند به همان تهمت تمسک جوید؟! یا سکوتش ثابت می کند که مشکل او با همان وقایع 1400 سال پیش است؟!

این مطلب در سایت چریغ منتشر شد.

برچسب مرتبط: شجریان    فتنه     انتخابات 

میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می گردد.


nazokbin

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
دسته بندی موضوعی
 
سیاسی ، دولت ، انتخابات ، سیاست خارجی ، احمدی نژاد ، سیاست داخلی ، فتنه ، اقتصاد ، حسن روحانی ، شبهه ، مذاکرات هسته ای ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی ، صدا و سیما ، رسانه ، تورم ، فرهنگ ، هدفمندی یارانه ها ، مشایی ، تحریم ، اعتقادی ، اقتصاد مقاومتی ، انحراف ، رابطه ایران و آمریکا ، سبک زندگی ، برجام ، عدالت ، قوه قضاییه ، انقلابی ، اقتصادی ، تولید ، آمریکا ، مجلس ، علی لاریجانی ، بصیرت ، رابطه با آمریکا ، رشت ، گیلان ، مجلس و دولت ، ولایت مداری ، فرهنگی اجتماعی ، غرب ، استاد مصباح ، خانواده ، عفاف و حجاب ، روحانیت ، بهره وری ، انقلاب ، انتخابات 96 ، هاشمی ، مهدی هاشمی ، سران فتنه ، سعید جلیلی ، مذهبی ، بانک ، جبهه پایداری ، شورای نگهبان ، علی مطهری ، کارمند ، مسکن مهر ، انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان ، اجرای برجام ، تحلیل های اقتصادی ، سوریه ، ماهواره ، جواد ظریف ، امام خمینی (ره) ، انتقاد پذیری ، استقلال ، مدیریت و ایمنی ، فساد بزرگ اقتصادی ، سیاست ، طنز ، ولایت فقیه ، ظریف ، عملکرد اقتصادی دولت یازدهم ، هنر ، ارز ، استکبار ستیزی ، اسرائیل ، انتخابات مجلس ، بدعهدی آمریکا ، برنامه پایش ، جنگ نرم ، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی ، انتخابات آزاد ، ایمنی ، نقض برجام ، سران قوا ، نرخ رشد جمعیت ، مذاکره کنندگان هسته ای ، جریان انحرافی ، توافق نهایی هسته ای ، تهاجم فرهنگی ، تحریف انقلاب ، بانک ، انتقاد ، مدیریت ، نرمش قهرمانانه ، سبک زندگی ، علامه مصباح ، سینما ، شبکه های اجتماعی ، مردم ، انقلابی گری ، اصولگرایی ، جمنا ، کارگر ، تحریف اسلام و انقلاب ، حجاب و عفاف ، اشتغال ، برجام 2 ، پسابرجام ، مسجد ، هنر و رسانه ، فوتبال ، قالیباف ، قانون اساسی ، مذاکرات هسته ای ، نفوذ ، فرهنگ عمومی ، رابطه ایران و آمریکا ، برجام های 2 و 3 ، باقری لنکرانی ، ازدواج ، آرمان های انقلاب ، وبلاگ نویسی ، آموزش و پرورش ، ائتلاف اصولگرایان ، اعتدال ، اینترنت ، انتخابات های 94 ، دولت یازدهم ، رکود ، شبکه اجتماعی افسران جنگ نرم ، میر حسین موسوی ، مالیات ، محمد جواد ظریف ، گفتمان انقلاب ، عربستان ، بسیج ، امام حسین ، حضرت مهدی عج ، کارشکنی های آمریکا در اجرای برجام ، حقوق های نجومی ، حقوق کلان مدیران دولتی ، حامیان متعصب احمدی نژاد ، خاتمی ، داعش ، تحریم موشکی ، تحریف شخصیت امام خمینی ، ترکیه ، جدایی نادر از سیمین ، تولید ملی ، توهین های دولتمردان ، ائتلاف اصلاح طلبان ، احمد توکلی ، آمریکا ، بسته تحریم موشکی ، انتقادات به برجام ، ایرانیت ، عراقچی ، فتنه گران ، عکس ، روحانی ، دولت راستگویان ، دولت های نهم و دهم ، سعید مرتضوی ، قرارداد خرید هواپیما ، محسن رضایی ، متن برجام ، نقدینگی ، مرگ بر آمریکا ، محمد خاتمی ، قراردادهای پسابرجامی ، سیاه نمایی ، عزت ایران ، عبدالرضا داوری ، باخت اصولگرایان در تهران ، پارسی بلاگ ، آملی لاریجانی ، ادارات ، توالد ، جنبش برنمی تابیم ، تحریم های جدید ، خودروسازان ، حوادث ناشی از کار ، دوقطبی سازی ، حاشیه سازی ، حجاب ، حداد عادل ، حلقه انحرافی ، حقوق ، حسین قدیانی ، حادثه پلاسکو ، خطوط قرمز رهبری ، جدایی مشایی از احمدی نژاد ، توهین ، توصیه رهبری به احمدی نژاد ، بیداری اسلامی ، پزشک ، انتخابات خبرگان ، عدالت خواهی ، شهید ، صادرات ، سید حسن خمینی ، سمن ، سبد کالا ، سپاه ، ساده زیستی ، مداحان ، مبارزه با فساد ، متکی ، مسکن مهر ، مصافحه ظریف و اوباما ، ولایتمداری ، کرسنت ، کهریزک ، مفاسد کلان اقتصادی ، مهدی خزعلی ، نهاوندیان ، واردات ، نظارت ، لیست هاشمی ، کارگر ، قرارداد صنعت خودرو ، سال اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل ، ضرغامی ، طرفداران دولت ، شهرداری تهران ، شجریان ، شفافیت اقتصادی ، امر به معروف و نهی از منکر ، اکبر ترکان ، بازرس کار ، بانک مرکزی ، پویش اجازه نمی دهیم ، پساتحریم ، بقایی ، آیت الله جنتی ، آیت الله رئیسی ، 9 دی ، bbc ، VOA ، امام حسین (ع) ، اقتدار ایران ، اردغان ، توافق وین ، توان موشکی ، تعهد به FATF ، جهاد اقتصادی ، جعفرزاده ، جان کری ، توافق چند مرحله ای ، تشدید تحریم ها ، چادر ، حصر خانگی ، حصر سران فتنه ، حسین شریعتمداری ، حضرت علی ، حقوقهای نجومی ، خط امام ، دوقطبی های کاذب ، دبه کردن هسته ای ، ترامپ ، تصویب برجام ، تعهد دولت به کارگروه اقدام مالی ، تحریم ISA ، تجاوز سربازان آمریکایی ، بیانیه لوزان ، جام زهر ، تک فرزندی ، تهران ، توافقنامه ژنو ، اسلام ، اظهارات هاشمی درباره مجلس خبرگان ، 22 بهمن ، ادغام وزارتخانه ها ، برنامه امروز دیروز فردا ، برجام خسارت محض ، بازرسی کار ، بازار ، انگلیس ، انقلاب اسلامی ، انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، امام زمان (عج) ، شورای عدم تعهد ، عدالت اجتماعی ، عذر خواهی ، غیرت ، فائزه هاشمی ، فرزندان ، سالگرد برجام ، رد صلاحیت احمدی نژاد ، رفع حصر ، رویانیان ، فیش های نجومی ، فضای مجازی ، مجلس خبرگان ،
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
عاشق آسمونی من وآینده من یا صاحب الزمان (عج) بانـــــــوی دشــــــــــت رویــــــا در سایه سار ولایت پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) سرچشمه ادب و عرفان داروخانه دکتر سلیمی آسمون آبی چهاربرج رقصی میان میدان مین همه چیز آماده دانلود کانون فرهنگی شهدا پژواک عشق در کائنات ساعت یک و نیم آن روز ۩۞۩ السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ۩ هــم انــدیشـی دینــی رضویّون حدیث منتظران قائم (عج) تراوشات یک ذهن زیبا بادصبا یادداشتهای فانوس نمکستان سربازی در مسیر حرم الشهدا دل شکسته برادران شهید هاشمی علمدار بصیر کبوتر نامه بر یادداشت های احمد ترابی زارچی مهاجر همای رحمت ایـــــــران آزاد wanted این نجوای شبانه من است نوری چایی_بیجار خورشیدها آسمانی ها xXxXx کرجـــیـــهــا و البرزنشینها xXxXx فرزند روح الله... غمزده وبلاگستان امام صادق (ع) هیئت فاطمیون شهرضا بر و بچه های ارزشی کوثر ولایت آزادی بیان مهدی یاران خبرنگار خط انقلاب مدافع ولایت افسران وبلاگ نویس حامیان جمهوری اسلامی ایران آسمان های خاکی وحدت تفاوت نمل/عاقبت جوینده یابنده است پایگاه مقاومت نجف اشرف بوشهر گوهرکمال ، حجاب برتر دنیای راه راه افسران سایبری امام خامنه ای سرویس وبلاگستان 8 دی حساس بشو سرباز صفر بصیر شمال استخدامی پنل اس ام اس | بانک شماره موبایل طراحی سایت فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه اوتیسا

       
       

سلمان علی علیه السلام

تحلیل های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سیاوش آقاجانی

ابزار هدایت به بالای صفحه